۱۳۳

نویسنده ....: شب بود وخورشید به روشنی میدرخشید پیرمردی جوان یکه و تنهاهمراه خانواده در سکوت گوشخراش شب قدم زنان ایستاده بود.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد