۷۷۲ قانون جاذبه سرنوشت.

پرسید: بگو از سرنوشت من!

گفت: از کوزه همان تراود که در اوست!

پرسید: بیشتر بگو!

گفت: مراقب قصد و نیات خود باش!

پرسید: مراقب قصد و نیاتم باشم؟

گفت: مراقب نیات خود باش که افکارت می شوند.

        مراقب افکار خود باش که کلماتت میشوند.

        مراقب کلمات خود باش که اعمالت می شوند.

        مراقب اعمال خود باش که عاداتت میشوند.

        مراقب عادات خود باش که شخصیتت میشوند.

        مراقب شخصیت خود باش، سرنوشتت میشود .

پرسید: یعنی سرنوشتم را بدین گونه شکل می دهم؟

گفت: آری!

پرسید: پس من میتوانم تحولی در سرنوشتم بدهم؟

گفت: البته، اگر بخواهی!

 

 

قانون جاذبه:

دو جسم همسان یکدیگر را جذب می‌کنند.

دو جسم ناهمسان یکدیگر را دفع می‌کنند.

 

قانون جاذبه سرنوشت:

سرنوشت آن چیزی را در اختیار ما قرار می‌دهد که در ذهن ماست.

اگر به شادی ها بیاندیشیم شادی نصیبمان میشود.

اگر به غم و اندوه ها بیاندیشیم غم و اندوه نصیبمان میشود.

خداوند منان دنیای بیکرانی را خلق کرده و قدرتش را در سرتاسر آن گسترده است.

که وجود انسان نمایش کوچکی از قدرت اوست.

کاینات از نظم بی همتایی پیروی می‌کنند و همه چیز در این دنیا تابع نظم است.

آیا پس می‌توان گفت که سرنوشت اسنشانها از این قاعده مستثنی است؟ نه.

انسانها نیز سرنوشت خود را خودشان رقم می‌زنند.

آنچه که ما به مفهوم آرزو می شناسیم سرنوشت خواهد بود.

با این تفاوت که آرزو به چشم ما تنها شامل مفاهیم مثبت موجود در ذهن ماست.

ولی دنیا هر آنچه را که در ذهن ماست جمع بندی می‌کند و در نهایت آنچه که قلبه کند سرنوشت ماست.

شما ثروت بیشتری می‌خواهید اما شدیدا معتقدید که بدست آوردن ثروت بیشتر به آسانی امکان پذیر نیست.

پس در یک کلام به دنیا گفته‌اید که بدست آوردن ثروت را برای من دشوار و غیر ممکن کن.

شما عاشق معشوق خود هستید اما از یک طرف همیشه منتظر هستید که او را از دست بدهید.

پس در یک کلام به دنیا گفته‌اید که می‌خواید او را از دست بدهید.

 

آنچه که در ذهن ماست چه خوب و چه بد چیزی است که ما سفارش آنرا به دنیا می‌دهیم.

گیاهان می‌رویند. جانوران زندگی می‌کنند. حیات ادامه دارد بدون اینکه کوچکترین دستی دخیل باشد.

 

اندیشه های امروز شما آینده شما را به آرامی و بر اساس نظمی بزرگ رقم خواهد زد.

پس ابتدا باید بدانیم که چه می‌خواهیم و پس از آن فقط به رسیدن به آن فکر کنیم و

این فکر آنقدر واقعی باشد که تشکری در حد زمان رسیدن به آن را در ما ایجاد کند.

به این ترتیب ما با سرنوشت خود صحبت می‌کنیم و می‌گوییم چه می‌خواهیم.

 

اگر در زندگی احساس شادی نمی‌کنید. اگر ترس و اضطراب بر شما حکم فرماست.

اگر با اینکه آرزوهای خوبی دارید افسرده هستید.

باید بدانید که آنچه از دنیا می‌خواهید و آنچه که آرزوی آنرا دارید در تضاد است.

پس شما به آرزوی خود نمی‌اندیشید. شاید حتی به از دست دادن آن می‌اندیشید.

و در هر لحظه به دنیا می‌گویید که آنرا از من دور کن.

پس یاد بگیریم که آنچه را که می‌خواهیم طلب کنیم و حتی به چیزی به جز آن فکر نکنیم.

خواهید دید که حتی سرنوشت در انتظار خواستن راستین شماست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد