اولین عادت ماهانهاش در راه مدرسه شروع شد. سیزده ساله بود و هر سال شاگرد ممتاز کلاس، اما در هیچکدام از کتابهای درسی مطلبی در مورد عادت ماهانة زنان نخوانده بود. میدانست که مادرش در بعضی از روزهای ماه راز ناخوشایندی را از او پنهان میکند؛ هرچند که هرگز در اینباره با او حرفی نزده بود. آن روز در مدرسه مثل روزهای دیگر سراغ همکلاسیهایش نرفت. در ورزش صبحگاهی هم شرکت نکرد. گوشهای نشست تا خود را از نگاه کنجکاو سایرین مخفی کند. بهشدت نگران بود. ذهنش مدام به دنبال توضیحی برای این اتفاق تازه میگشت. مسائل جنسی زنانه همیشه برایش مبهم بودند. از یکی از دوستانش شنیده بود که اولین عادت ماهانه با خونریزی شدیدی شروع میشود. با خود فکر کرد که تا چند لحظة دیگر همة این ناراحتیها بهسراغش خواهند آمد. عرق سردی بر پیشانیاش نشسته بود. در کلاس، دلش تمام مدت شور میزد. گوشة نیمکت کز کرده و به معلم خیره شده بود، بدون آنکه حتی کلمهای از گفتههایش را شنیده باشد.
زنان بهطور طبیعی در طول عمر خود با سه وظیفة جسمانی روبهرو هستند که در مردان وجود ندارد. این سه خصوصیت زنانه عبارتاند از: عادت ماهانه، بارداری و یائسگی. حاصل این تغییرات بقای نسل و ایجاد قدرت تولیدمثل در زنان است. هر یک از این مراحل نیز دورههایی از اضطراب و تنش را به همراه دارد. در آغاز مرحلة اول، دختران جوان، همچنانکه با بحرانهای روحی دوران نوجوانی دست و پنجه نرم میکنند، خود را گرفتار عادتی میبینند که آنها را برای بارداری و زایمان آماده میکند. در چنین شرایطی، آنان نهتنها از این حیث مفتخر نیستند، بلکه اغلب احساس حقارت و شرم میکنند. برخی از دختران راز تازة خود را ماههای متوالی از دیگران مخفی نگه میدارند. از سوی دیگر، بیش از نیمی از زنان بهنوعی با تغییرات جسمی یا روانی مربوط به این دوره روبهرو میشوند. بر طبق پژوهشهای انجامشده، ارتباط نزدیکی میان قاعدگی زنان و اقدام به رفتارهای خلاف قانون، مرگ به دنبال حوادث، خودکشی و بستری شدن در بیمارستانهای روانی در آنان وجود دارد.
در مرحلة بعدی که بارداری است، بروز تغییرات متعدد و تحمیل شدن مسئولیت سنگین مادری در بارداریهای ناخواسته، فشار روانی سنگینی را بر زنان وارد میکند. بارداری وزن را زیاد میکند و قدرت تحرک و فعالیت اجتماعی زن را کاهش میدهد. این تغییرات تا چندین ماه پس از بارداری و در طول دوران شیردهی نیز ادامه مییابد. زن ساعات زیادی از شوهر و کار روزانهاش جدا میشود و اوقات خود را با موجودی ناتوان و بیزبان به سر میبرد. در این میان، مادران نوجوان پس از زایمان با استرس بیشتری مواجه میشوند. با ورود به مرحلة آخر که یائسگی است، زنان از تنش و اضطراب پیش از قاعدگی و مشکلات روانی ناشی از بارداری نجات مییابند. اما برای بسیاری از آنان، اندیشیدن به این موضوع که دیگر نمیتوانند صاحب فرزند شوند یا کنار آمدن با پیری و تغییرات جسمانی پس از یائسگی آسان نیست.
از سوی دیگر، زنان در همان دنیای مردان زندگی میکنند. شغل خود را از دست میدهند، درگیری اجتماعی پیدا میکنند، در صف طویل اتومبیلها در بزرگراهها گرفتار میشوند، از پرداخت قسط وامهای خود عاجز میمانند و در قبال اعضای خانواده مسئول قلمداد میشوند.
استرس چیست؟
دکتر مصطفی حمدیه، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی، در تعریف واژة استرس میگوید: «استرس ناشی از تأثیر عوامل محیطی است و به نحوی بر سلسله اعصاب فرد اثر میگذارد و منجر به بروز بیماری میشود. اما اضطراب یکی از علائم روانپزشکی است. در واقع، ترس و نگرانی درونی فرد را اضطراب مینامیم. نکتة مهم آن است که اگر فرد از لحاظ ژنتیکی مستعد باشد، در نتیجة استرس و اضطراب، واکنشهای غیرعادی از خود بروز میدهد. این رفتارهای غیرمعمول به شکل خشم، وسواس، افسردگی و نهایتاً جنون تظاهر میکنند. تمام ما در طی روز در نتیجة مواجهه با عوامل محیطی نگران میشویم. اگر این اضطراب بدون علت باشد یا با شدت محرک متناسب نباشد، اضطراب مرضی ایجاد میکند که باید شناخته و درمان شود. بنابراین، اضطراب به تنهایی بیماری نیست. یک نشانه است که باید به آن توجه شود.»
همة انسانها بهنوعی با عوامل استرسزای بیرونی مواجه میشوند. اما مقاومت افراد در برابر این قبیل عوامل یکسان نیست.
دکتر مهشید فروغان، روانپزشک و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، میگوید: «واکنش فرد در برابر استرسها به آسیبپذیریهای او، نقاط قوت شخصیت و تجاربی که در طول زندگی داشته است بستگی دارد. گاه استرس شدت کمی دارد ولی تعادل روانی شخص را بر هم میریزد. حال آنکه همان استرس در فرد دیگر تأثیر خاصی نمیگذارد. برای مثال، فرض کنیم در منطقهای یک بلای طبیعی اتفاق افتاده است. بعضی از افراد در مقابل آن مقاومت نشان میدهند و گروهی دیگر به بیماری روانی مبتلا میشوند. عوامل استرسزا انواع مختلفی دارند. گروهی از آنها فیزیکی هستند، مثل یک بیماری کوتاهمدت. بعضی دیگر جنبة روانی دارند، مانند فقدان فرد مورد علاقه به علت جدایی یا مرگ. عوامل اجتماعی هم مطرح هستند، مثل مشکلات اقتصادی یا فقر. هرگاه استرس از لحاظ شدت و مدت خارج از تحمل فرد باشد، زندگی روزمرة او مختل میشود و تغییرات غیرطبیعی در رفتارهای او بهوجود میآید.»
همانطور که اشاره شد، حذف تمام عوامل استرسزا از زندگی ممکن نیست. از لحظهای که از خواب بیدار میشویم تا زمانی که دوباره به خواب میرویم، و حتی در خواب به علت دیدن رویا، مرتب در معرض استرس قرار میگیریم. به اعتقاد فروید، استرس انگیزهای برای حرکت و پیشرفت انسان است. اضطراب دانشآموز برای امتحان محرکی میشود که او را وادار به مطالعة بیشتر و ادامة تحصیل میکند.
تأثیر استرس در بدن
شبنم کمالطلب 33 ساله است. او به ناچار یک سال قبل به تشخیص متخصصان تحت عمل جراحی شکم قرار گرفت. فکر کردن به اتفاق سال گذشته او را بهشدت مضطرب میکند. وی از احساس خود میگوید: «وحشت تمام وجودم را میگیرد. نفسم برای یک لحظه بند میآید و تمام تنم از عرق خیس میشود. احساس میکنم وزنهای سنگین روی سینهام افتاده است و من از تحمل فشار آن عاجزم.»
بدن برای مواجهه با استرس از فعالیت دو دستگاه عصبی و هورمونی خود کمک میگیرد. در صورتی که استرس پس از مدتی رفع شود، بدن فرصت استراحت به دست میآورد. اما اگر استرس مدتی طولانی دوام یابد، عوارض نامطلوب آن بروز میکند. از جملة این عوارض تندی ضربان قلب یا درد قفسة سینه، افزایش تعداد تنفس و کمعمق شدن آنها، کند شدن حرکات دستگاه گوارش و بروز یبوست، ترشح زیاده از حد اسید معده و در نتیجه بروز زخم معده، سردرد، مشکل بلع، عرق سرد، بیخوابی، خستگی مزمن، دل بههمخوردگی، تکرر ادرار، اسهال، سرگیجه، اختلال حافظه، بیقراری و گرفتگی عضلات است.
دکتر ساحل همتیگرکانی روانپزشک دیگری است که به بیان فهرستی از حوادث استرسآور زندگی میپردازد: «در اواخر دهة 1960 جدولی طراحی شد و بر اساس آن حوادث استرسزا را درجهبندی کردند. تمام حوادث زندگی طبق این جدول رتبه گرفتهاند. مرگ همسر پراسترسترین حادثه است. پس از آن، طلاق، جدایی از همسر، زندانی شدن، مرگ یکی از بستگان، بیماری، ازدواج، اخراج از کار، آشتی با همسر، بارداری، تغییر شغل، اضافه شدن عضو جدید به خانواده، مشاجره با همسر، وام سنگین، تغییر محل سکونت، تغییر مدرسه، تغییر عادات خواب، تغییر عادات غذایی و حتی تعطیلات آخر هفته هر کدام به ترتیب نمرهای را به خود اختصاص میدهند. کسانی که جمع نمراتشان در مدت یک سال از رقم مشخصی بالاتر رود، به احتمال زیاد به یکی از بیماریهای روانی مبتلا خواهند شد.»
وی همچنین به اثر سوء استرس بر دستگاه ایمنی بدن اشاره میکند: «این باور قدیمی که نگرانی و غصه باعث سرطان میشود چندان هم دور از ذهن نیست. به دنبال استرس، هورمونهایی ترشح میشوند که از تعداد گلبولهای سفید خون که از بدن در برابر عوامل بیماریزا حمایت میکنند میکاهند. به همین دلیل بدن در مقابل عفونت و سرطانها خلع سلاح میشود. همچنین در شرایط پراسترس، میزان سرماخوردگی و گلودرد افزایش مییابد. امروزه مشخص شده است که ابتلا به بیماریهایی چون آلرژی، سردردهای عروقی، مشکلات تنفسی، حملة قلبی، زخم معده، پرفشاری خون و مشکلات گوارشی با استرس ارتباط دارند.»
استرس زنان در دنیای امروز
در نیم قرن اخیر، تغییرات زیادی در شیوة زندگی زنان رخ داده است. در گذشته، مرد نانآور خانه و تأمینکنندة مخارج خانواده محسوب میشد و زن در ازای این خدمت مرد، وظیفة تولیدمثل و نگهداری فرزندان را برعهده داشت. اما امروزه مردم بهگونهای دیگر زندگی میکنند. سن شروع به اشتغال زنان و شمار زنانی که تنها به نقش خانهداری خود بسنده کردهاند روزبهروز کاهش مییابد. همچنین، موقعیت شغلی و اجتماعی زنان ترقی چشمگیری کرده است. در حدود 20 درصد زنان جامعة امروز امریکا تن به ازدواج نمیدهند. حال آنکه این رقم در نسل قبل فقط 6 درصد بود. نکتة دیگر آنکه زنان نسل جدید کمتر از مادران خود نیاز بهوجود مرد را در کنار خود احساس میکنند. به علاوه، زن دنیای جدید، برای کمک به اقتصاد خانواده و گاه به منظور گرداندن آن، ناگزیر از کار کردن است.
بسیاری از زنان شاغل سپری کردن ساعات روز را در بیرون از منزل کوتاهی در انجام دادن امور خانه تلقی میکنند و ساعات استراحت شبانه را به جبران کارهای عقبافتاده اختصاص میدهند. این ایفای نقش دوگانه بر فشار روانی و استرس وارد بر زن میافزاید. بر طبق آمار، 56 درصد زنان امریکا میگویند از اینکه بیرون کار میکنند و کمتر در خانه هستند احساس گناه میکنند.
غلبه بر استرس
دکتر فروغان راهکارهایی را برای مهار اضطراب و استرسهای ناخواسته پیشنهاد میکند: «گاه تحمل هیجانات ناخوشایند برای فرد مشکل است. در میان گذاشتن احساسات با افراد نزدیک و صمیمی یا روانشناسان و روانپزشکان، علاوه بر تخلیة این هیجانات، به برداشتها و دیدگاههای فرد شکل میدهد. بخصوص در فقدان نزدیکان، استفاده از این شیوه میتواند در مواجهه با این رویداد بسیار مؤثر باشد. اغلب افرادی که در معرض تنشهای زیاد هستند، از خستگی مزمن و دردهای پراکنده در بدن شکایت دارند. ورزش منظم و مداوم، با کاهش تنشهای عضلانی، احساس آرامش ایجاد میکند. همچنین، با کمک تکنیکهای آرامشیابی که یادگیری آنها بسیار ساده است، میتوان از اضطراب و تنش کاست. باید به افراد آموزش داد که مطابق با تواناییهای خود مسئولیت بپذیرند. این کار از استرسهای بعدی آنان به میزان زیادی میکاهد. باید قبول کنیم که تسلط بر تمام امور و رویدادهای زندگی از توان ما خارج است. انسان، به حکم انسان بودن، محدودیتهای محیطی و معنوی خاصی دارد. پذیرفتن بسیاری از واقعیتهای زندگی عوامل استرسزای متعددی را حذف خواهد کرد.»
استرس جزئی جداییناپذیر از زندگی انسان است. برخی از استرسها به ما کمک میکنند تا به خواستهایمان برسیم و بعضی از آنها در درازمدت بیماریهای جسمی و روانی متعددی را باعث میشوند. اگر راه تسلط یافتن بر استرسها را بدانیم، در کنار سود جستن از آنها، زندگی لذتبخشی را تجربه خواهیم کرد. بلوغ، قاعدگی، بارداری، آغاز مسئولیت مادری و یائسگی هر کدام سرآغاز مرحلهای تازه در زندگی زنان هستند. دختری که امروز، به دنبال قاعدگی و مشکلات جسمانی و روانی مرتبط با آن، استرس ناخواستهای را تجربه میکند، بهزودی آن را همچون فرایندی طبیعی در زندگی خود میپذیرد و خود را برای قبول مسئولیت سنگین مادری آماده میسازد. این تغییرات اگرچه عامل فشار روانی و تحمیلکنندة استرس بر زنان هستند، شکوفایی و رشد تواناییهای ذاتی آنان را موجب میشوند. بنابراین، انتخاب واکنش مناسب در شرایط استرسزا و استفاده از آن در جهت تکامل معنوی و اخلاقی بهترین راه مهار استرس در زنان است.
شیرین میرزازاده
mirzazadeh@zanan.co.ir