براساس تحقیقی که کارشناسان آمریکایی انجام دادهاند، موسیقی در درمان برخی از بیماریهای روانی، از جمله افسردگی، میگرن، سردردهای عصبی و اضطراب مؤثر است.
«موسیقی درمانی» یکی از روشهای علمی است که در معالجه برخی از بیماریهای یاد شده نقش بسزایی دارد و استفاده از این نوع درمان در اروپا و آمریکا کاملا جا افتاده است.
صاحبنظران و کارشناسان موسیقی معتقدند: احساسات و هیجانات میتوانند در انسان تاثیر گذاشته و او را از غمگینی به نشاط و از خشونت به آرامش سوق دهد.
برپایه این تحقیق اوج انتقال احساسات و تاثیرات در موسیقی نهفته است و یک موسیقی واقعی و خوب میتواند بر لایههای وجودی فرد اثر گذاشته و به زندگی انسان معنا و جهت ببخشد. بنابر همین گزارش، برای اینکه موسیقی اثر درمانی مؤثری داشتهباشد، باید به سراغ موسیقی شرق برویم.
همچنین براساس تحقیقات صورت گرفته دیگری در مراکز درمانی ایران درخصوص موسیقی درمانی، موسیقی سنتی اثرات مطلوبی در درمان بیماریهای روحی و روانی دارد.
موسیقی درمانی در کشورهای غربی مانند اروپا و آمریکا از جایگاه ویژهای برخوردار است و بزرگترین انجمن موسیقی درمانی در کشور آمریکا فعالیت گستردهای در این زمینه دارد.
در این کشورها متخصصان موسیقی درمانی که طی دوره چهار ساله مدرک عالی این رشته را کسب کردهاند در مراکز درمانی، بخش روان درمانی بیمارستانها و مطبهای خصوصی فعالیت میکنند.
این تحقیق درخصوص حالات روحی انسان در زمانی که موسیقی نواخته میشود، آورده است: سازهای سنتی حالت معنوی و الهی در انسان ایجاد میکند و به این علت، اثر موسیقی اصیل که تمام وجود انسانها را تحتتأثیر قرار میدهد، آرامشی به انسان میبخشد که بینظیر است. براساس یافتههای این تحقیق افرادی که بعد از عمل جراحی برایشان موسیقی پخش میشد در هنگام درد تحمل بیشتری دارند.
همچنین کسانی که پس از عمل جراحی به موسیقی گوش میدهند، جهت تسکین درد خود کمتر تقاضای مسکن دارند و آستانه تحمل درد در آنها افزایش مییابد.
موسیقی درمانی با هر نوع موسیقی گوش دادن متفاوت است و باید دقت کرد چه نوع موسیقی برای حالت روحی اشخاص خوب بوده و از شنیدن چه نوع موسیقی باید پرهیز کنیم. گوش دادن به یک موسیقی خوب میتواند حالات روحی یک شخص را تغییر داده و او را در تمام طول روز شاد کند و موسیقیهای تند حتی میتواند حالات پرخاشگری در جوانان ایجاد کند و هیجان آنان را افزایش دهد.
دانشمندان با استفاده از هورمون آکسی توسین در حال تولید داروی شگفت انگیزی هستند که به گفته آنان میتواند خجالت و اضطراب را از بین ببرد.
به گزارش مرکز خبری امید به نقل از رویترز ، تحقیقات قبلی نشان داده است آکسی توسین که هورمون دوست داشتن نیز خوانده میشود به زایمان و برقراری پیوند عاطفی مادر با نوزادان تازه متولد شدهاش کمک میکند و میتواند اضطراب و ترس را کاهش دهد.
اکنون دانشمندان بینالمللی در آمریکا، اروپا و استرالیا برای تولید انواع تجاری این هورمون در حال رقابت هستند. آنها امیدوارند این دارو بتواند انگیزه مصرف داروهای مضر و یا مشروبات الکلی برای رفع اضطراب را برطرف کند.
پروفسور پاول زاک گفت آزمایشهای انجام شده نشان دادهاند که آکسی توسین اضطراب را در افراد کاهش میدهد. این هورمون تعاملات اجتماعی را بین افراد تسهیل میکند. علاوه بر این این هورمون محصول بیخطری است که هیچ گونه عوارض جانبی و اعتیاد آوری برای مصرفکننده ندارد.
پروفسور زاک و همکارانش از دانشگاه کلرمونت این هورمون را بر روی صدها بیمار آزمایش کرده اند.
به گفته آنان تاثیر اصلی آکسی توسین مهار غرایز نگرانی و بدگمانی که موجب اضطراب میشود.
هورمون آکسی توسین بطور طبیعی در مغز تولید میشود.
زاک گفت این هورمون باعث توجه افراد نسبت به دیگران میشود و سخاوت و بخشندگی نسبت به آنها را افزایش میدهد. به همین دلیل است که این هورمون تعاملات اجتماعی را تسهیل میکند
محققان دانشگاه کارولینای شمالی دریافتند که افزودن نانوذرات طلا به یک داروی درمان ایدز که از رده خارج شده بود، باعث بهبود اثرات درمانی آن میگردد.
به گزارش مرکز خبری امید به نقل از فناوری نانو، افزودن نانوذرات طلا به دارویی که در دهه ۹۰ برای مقابله با ویروس ایدز ساخته شده بود باعث ایجاد ترکیبی میشود که از آسیب رساندن ویروس به سلول جلوگیری میکند.
این دارو که TAK-۷۷۹ نام دارد به دلیل بروز عوارض جانبی جدی از رده خارج شده بود.
TAK-۷۷۹ با اتصال به یک محل خاص از سلولهای لنفوسیت نوع T باعث جلوگیری از ورود ویروس به سیستم ایمنی می شود.
متاسفانه بخشی از دارو که امکان اتصال را فراهم میکند باعث بروز عوارض ناخواسته دارو می شود.
با حذف این بخش از ملکول که یک گروه آمونیوم است، دارو توانایی اتصال خود را از دست میدهد.
در این حالت محققان برای رفع این مشکل از نانوذرات استفاده کردند. این ماده در بدن تحریک ناپذیر بوده و چهارچوب مناسبی برای اتصال ملکولهای دارو در غیاب گروه آمونیوم محسوب میشود.
این چهارچوب ملکولها را در کنار یکدیگر نگاه داشته و اثر آنها را تشدید میکند.
ایده این افراد این بود که با اتصال ملکولهای منفرد با قابلیت اتصال ضعیف به نانوذرات امکان اتصال آنها تقویت می شود.
به عقیده یکی از محققان، آنها روشی غیر مضری برای بهبود قدرت و کارایی یک داروی مهم ابداع کردهاند و دلیلی نیز وجود ندارد که نتوانند از این روش برای سایر داروها نیز استفاده کنند.
شخصیت یعنی مجموعهای از رفتار و شیوههای تفکر و هیجانی شخص در زندگی روزمره که با ویژگی های بی همتا بودن، ثبات(پایداری) و قابلیت پیش بینی مشخص میشود. از این تعریف این نکات قابل استنباط است:
بی همتایی و تفاوت:
شخصیت یک فرد بیهمتاست و با وجود بعضی مشابهتها، دو شخصیت یکسان و همسان وجود ندارد.
ثبات داشتن و پایداری:
اگر چه افراد در شرایط و محیط های گوناگون، ظاهرا رفتارهای متضاد و مختلفی دارند، ولی در طول زمان (مثلا چندین دهه) رفتار و همچنین شیوه تفکر آن ها دارای یک ثبات نسبتا دائمی است.
قابلیت پیش بینی:
با توجه و مطالعه رفتار و نوع تفکر اشخاص میتوان سبک رفتاری و تفکری آنها را با احتمال زیاد پیش بینی کرد. قابلیت پیش بینی رفتار با "ثبات در رفتار" رابطه متقابل دارد.
آیا تا به حال کسی را دیدهاید که در برابر یک انتقاد ساده، واکنش خشمگینانه شدیدی داشته باشد؟
آیا از خود پرسیدهاید که:
چرا بعضی از افراد انواع "خال کوبی" را روی پوست خود دارند؟
چرا بعضی از افراد برای خود، خانواده و ... برنامه ریزی سختگیرانه دارند، به صورتی که در شرایط بحرانی هم حاضر به تغییر آن نیستند؟
اختلالات شخصیتی گروهی از حالات روانی می باشند که بیماری نبوده، بلکه شیوه های رفتاری هستند. خصوصیات این اختلالات عبارتند از:
* الگوهای رفتاری نسبتاً ثابت، انعطاف ناپذیر و ناسازگار که به بروز مشکلاتی در ارتباط برقرار کردن با دیگران و مشکلات شغلی و قانونی منجر می گردد.
* افراد دچار این حالات تصور می کنند که الگوهای رفتاری شان طبیعی و صحیح است.
* شخصیت این افراد در برخورد با موقعیتهایی که واکنش با آن ها مستلزم تغییرات و تصمیمات جدید است، ناسازگارمی باشد، یعنی تفکر و رفتار انعطاف ناپذیری از خود بروز میدهند.
بنابراین، اختلال شخصیت یعنی رفتارهای ناسازگار و انعطاف ناپذیر در برخورد با محیط و موقعیت ها.
بدبین(پارانویید):
این افراد دارای شک و بی اعتمادی غیر منطقی هستند و حالت تدافعی و حساسیت بیش از حدی نسبت به دیگران دارند.
منزوی(اسکیزویید):
از نظر هیجانی سرد هستند. در برقراری ارتباط با دیگران مشکل دارند. گوشه گیر ، خجالتی، خرافاتی و از نظر اجتماعی منزوی هستند.
کمال گرا، دارای عادت خشک و مردد بوده و نیازهای طبیعی خود را مهار می کنند.
نمایشی(هیستریک):
وابسته، فاقد بلوغ فکری، زود رنج، عاطل و باطل، دائم خواستار تشویق و توجه دیگران بوده و با ظواهر یا رفتار خود با دیگران ارتباط برقرار می کنند(جلب توجه می کنند).
خودشیفته(نارسیستیک):
دارای یک حس خودباوری بیش از حد بوده و شیفته قدرت هستند. نسبت به دیگران بی علاقه هستند. خواستار توجه دیگران بوده و احساس می کنند که سزاوار توجه ویژه هستند.
دوری گزین(اجتنابی):
ترس و واکنش بیش از معمول نسبت به رد شدن، اعتماد به نفس پایین، از نظر اجتماعی گوشه گیر و وابسته هستند.
وابسته:
غیرفعال، بیش از حد پذیرای نظرات دیگران، ناتوان در تصمیم گیری و فاقد اطمینان هستند. بی تفاوت، مهاجم، سرسخت، بدخلق و قهرکننده، ترسان از صاحب اختیار بودن و سهل انگار هستند. همیشه کارها را به تعویق انداخته، استدلالی بوده و به سختی از دیگران کمک پذیرفته یا عقاید خود را کنار می گذارند.
ضداجتماعی:
خودپسند، بی عاطفه، بی نظم و بی قاعده، تحریک پذیر و بی پروا هستند. از تجارب، درس عبرت نمی گیرند و در تحصیل و کار ناموفق هستند.
بینابینی:
تحریک پذیر، دارای شخصیت ناپایدار و تغییر شخصیتی هستند. احساسات خود از جمله خشم، ترس و احساس گناه را نابجا بروز می دهند. نمی توانند خود را کنترل کنند. مشکلات هویتی دارند. ممکن است اقدام به خودزنی کنند(ایجاد جراحت یا سوزاندن قسمتی از بدن برای کاهش تنش خود) و گاهی دست به خودکشی می زنند.
* سابقه سوء رفتار دیگران با فرد در کودکی
* سابقه خانوادگی اختلالات خلقی
درمان برای برخی بیماران مؤثر بوده و یک تغییر تدریجی در شخصیت و رفتار به همراه دارد. برای سایر بیماران درمان نقش نگه دارنده داشته و در مورد برخی بیماران، نتیجه ی درمان ناامید کننده است.
- مشکل در حفظ شغل و ارتباط با دیگران، اضطراب و افسردگی
- سوءمصرف داروها
- عدم پایبندی به درمان
- خودکشی
شیوع در جمعیت کلی
میزان شیوع اختلال شخصیت در کل جمعیت حدود 4 تا 6 درصد برآورد شده است. اگر چه در بین انواع مختلف اختلالات شخصیتی، تفاوت های معنیداری وجود دارد، برای مثال برآوردها برای اختلال پارانوئید حدود(5/0 تا 5/2 درصد) است، در حالی که برای اختلال اجتنابی بین(1 تا 10 درصد) اعلام شده است.
شیوع در بین دو جنس
در میزان شیوع اختلال شخصیت بین دو جنس، تفاوت های معنیدار دیده می شود. برای نمونه طبق برآوردها، اختلال ضداجتماعی واختلال وسواسی- جبری در مردان بیشتر از زنان است. اختلال نمایشی و وابسته در زنان بیشتر از مردان(گاهی دو برابر مردان) است.
درمان این اختلالات مستلزم اعتماد متقابل بین درمانگر و بیمار است. تحقق این امر ممکن است مشکل باشد، زیرا در این اختلالات اغلب انگیزه دریافت درمان مربوط به اطرافیان بیمار است نه خود بیمار. دو راه کار درمانی وجود دارد:
1- درمان روان شناختی
* خانواده درمانی و گروه درمانی
* روش های تغییر رفتار با یادگیری مهارت های اجتماعی، تقویت رفتارهای به جا، محدودکردن رفتارهای نابجا، یادگیری بروز احساسات، تحلیل شخصی از رفتار و مسؤولیت پذیری در مورد رفتارها.
2- دارو درمانی
هیچ دارویی برای علاج یا درمان اختلالات شخصیتی وجود ندارد، ولی ممکن است داروهایی برای درمان بیماری های همراه با آن تجویز شوند، مثلاً:
- داروهای ضد اضطراب
- داروهای ضد روان پریشی
منابع:
- روانپزشکی بالینی /تالیف دکتر قلعه بندی
در پی کسب نتایج ضعیف کاروان ورزشی ایران در المپیک 2008 پکن، کمیته محرمانه ای، طی نشستی با حضور مسوولان ارشد ورزش کشور، به بررسی علل این مساله پرداخته و گزارش نهایی خود را تنظیم کرده است.
این گزارش، هنوز منتشر نشده ولی خبرنگار عصرایران، نسخه ای از آن را به دست آورده است که حاوی واقعیت های شگفت انگیزی است.
متن کامل این گزارش به شرح زیر است:
البته واضح و مبرهن است که در المپیک چین، همان طور که ریاست محترم سازمان تربیت بدنی هم گفته اند، شاهد ناکامی نبوده ایم و اتفاقا اعضای کمیته ملی المپیک که در هفته های اخیر در پکن بوده اند، به صراحت گفته اند که آنجا خیلی بهشان خوش گذشته است. با این حال از آنجا که پاسخگویی بخشی جدایی ناپذیر از مدیریت ماست، علل مدال نیاوری فقط 53 نفر از اعضای کاروان المپیک ایران به شرح زیر اعلام می شود، جهت ثبت در تاریخ:
1- بررسی های ما یک واقعیت تکان دهنده را نشان داد و آن هم جابجایی المپیک 2004 و 2008 با یکدیگر بوده است. انصافا اگر المپیک 2004 امسال برگزار می شد، ما هم می توانستیم همان 6 مدالی که بچه ها در آتن 2004 گرفتند را بگیریم ولی دست هایی در کار بود که این دو با یکدیگر جابجا شوند تا فقط یک سوم مدال های قبلی را بگیریم.
نکته امنیتی: روابط مشکوک اصلاح طلب نماهای معلوم الحال با کمیته بین المللی المپیک به طور جدی بررسی شود.
2- طرف های مقابل ما، با آدم های قوی تری آمده بودند و این اصلا جوانمردانه نبود، آن هم در المپیکی که باید مظهر برابری و دوستی و صلح باشد.
3- آرم المپیک خیلی پیچ در پیچ است و حواس بچه ها را بدجوری پرت می کرده. اگر به جای آن پنج حلقه مزخرف، چهار تا خط صاف می کشیدند، آن وقت می دیدید بچه های ما چه غوغایی به راه می انداختند.
4- همه کسانی که ما را بردند، از دم دوپینگ کرده بودند نامردا! فقط حریفان مراد محمدی و هادی ساعی دوپینگ نکرده بودند که دیدید چه به روزشان آوردیم.
5- راستش را بخواهید در خیلی رشته ها می توانستیم برنده شویم و مدال بگیریم اما عمداً دستمان را رو نکردیم تا در المپیک 2012 لندن همه را غافلگیر کنیم و الا اگر می خواستیم می توانستیم همه مدال ها را درو کنیم. این یک تاکتیک بود!
6- استکبار جهانی همچنان مانع از برگزاری مسابقات برخی رشته های مهم در المپیک است زیرا می داند که اگر این رشته ها راه بیفتد باید خودش برود بوق بزند. اگر رشته های زوو، یه قل دوقل، قایم باشک، عمو زنجیرباف! بله؟، گل کوچیک توی کوچه بن بست و ... المپیکی شوند، مقام اول المپیک روی شاخمان است.
7- دست برخی جریانات سیاسی در کار بود که نگذارند ما آنطور که باید و شاید مدال بیاوریم. از جمله همانهایی که پارسال زمستان به ترکمنستان گفتند گاز رو قطع کنید، این بار هم به چینی ها گفتند مدال ندهید. واقعا نمی دانیم این هاشمی رفسنجانی از جان ما چه می خواهد؟ خاتمی هم با آن بنیاد بارانش خیلی مقصر است که ما نمی خواهیم زیاد وارد جزییات شویم. قالیباف هم که دیگر شورش را درآورده و اصلا یکی از عوامل اصلی شکست های ما در پکن همین آدم است. علی لاریجانی هم که فقط بگذارید حرف های قلنبه سلنبه بزند. این محمد البرادعی هم که با آن گزارش های دوپهلویش اعصاب همه را خرد کرده است. خاویر سولانا هم که معلوم نیست کدوم وریه؟ آخه برادر من اگر آدم بدی هستی چرا ریش می گذاری، اگر هم آدم خوبی هستی چرا این همه علیه ما پرت و پلا می گی؟ راستی داشت رحیم مشایی از قلم می افتاد که با حرف های جنجالی اش، درست در زمانی که بچه ها داشتند به میدان می رفتند، روحیه شان را تضعیف کرد والا ما که 20-10 تا مدال رو همان روز اولی می توانستیم بگیریم.
8- علل دیگری هم وجود دارد که آنقدر روشن است که دیگر نیازی به ذکرشان نیست مثل ضعف داوری که معلوم بود عرب ها داورها را خریده اند، کج بودن زمین و بدی آب و هوا و ...
در پایان پیشنهاد می شود ضمن مجازات همه عوامل شکست که در بند 7 به آنها اشاره شد، طی مراسم ویژه ای از علی آبادی، قراخانلو، کفاشیان و سایر عواملی که ما را در تهیه و تنظیم این گزارش و کسب دو مدال المپیک یاری کردند، تقدیر و تشکر به عمل آید به ویژه اینکه طبق نظر کارشناسان، مدال برنز کشتی و مدال طلای تکواندو، مهم ترین مدال های المپیک هستند و بقیه مدال ها ارزش چندانی ندارند و آدم باید دلش پاک باشد.
پیدایش جن
اعتقاد به جن، اعتقادی است که از اسطورههای بابلی به معتقدات اعراب عصر جاهلیت و از آنجا به قرآن و به معتقدات اسلامی راه یافتهاست. در اسطورههای بابلی اوتوکوها (اجنه) موجوداتی ناپیدا بودند که از آتش آفریده شده بودند و به دو گروه خوب و بد تقسیم میشدند که هردوی آنها ارتباط تنگاتنگی با آدمیان داشتند. اجنه خوب اختصاصا "شدو" نامیده میشدند حامی و نگهبان مردمان در برابر خطرات روزمره زندگی و در عین حال خطرات ناشناخته دیگری بودند که آدمیان بر آنها آگاه نبودند ولی جنیان از این خطرات خبر داشتند. این اجنه در سفر و در حضر و حتی در کوچه و بازار آدمیان را بی آنکه دیده شوند، همراهی میکردند و در هنگام جنگ آنها را از تیر دشمن محفوظ میداشتند.
در مقابل، اجنه بد که "ادیمو" خوانده میشدند پیوسته در پی آزار آدمیان بودند و برای آنها انواع بیماریهای گوناگون همراه میآوردند یا آنها را به جنایت تشویق میکردند و گلههایشان را از میان میبردند و خانوادهها را به جدائی میکشاندند. این گروه از اجنه شرور بر خلاف سایر جنیان ازدواج نمیکردند و فرزندانی به بار نمیآوردند. انواع هفتگانهای از آنها که در کوهستان مغرب زاده شده بودند عادتا در ویرانهها یا در زیر زمین میزیستند و آدمیان میتوانستند آنها را از پاهای سم دارشان بشناسند و برای دفع شرشان از کاهنان و جادوگران کمک گیرند. در عوض جنهای خوب نه تنها میان خودشان ازدواج میکردند، بلکه میتوانستند با آدمیان نیز در آمیزند.
باورها پیرامون اجنه
جن یکی از مخلوقات خداوند است که در بعد وفضائی موازی با بعد ما انسانها زندگی میکند .این مخلوقات به مانند انسان زاد ولد میکنند از خصوصیات بارز آنها به این موارد میتوان اشاره کرد:
بنا بر باورها و خرافاتی که در قدیم وجود داشته درباره آل و جن و دیگر موجودات پندارین اینگونه آمده است:
قابلیت تغییر چهره و قیافه دارند و از این کار لذت میبرند.
از اجسام مرده مثل آهن نمیتوانند رد بشوند برای همین در مکانهای قدیمی دیده میشوند و حتی گفته میشود که "غول چراغ جادو" افسانه نمیباشد و آنها همین جنیان بودهاند که با استفاده از همین حربه انها را گرفتار کرده اند. از کلمه الله و یا هو وحشت دارند.
ارتباط با آنها برای انسان میتوانند عواقب خطرناکی را بدنبال بیاورد چون به استناد قران این مخلوقات قابلیت دیدن بعضی مسائل را دارند و فردی که با آنها رابطه دارد به همبن دلیل از خداوند دور میشود جدا از انتظارهائی که از فرد دارند.
این مخلوقات آینده را تا حدودی میبینند و بعضی مواقع که متوجه خطری برای فرد میشوند با دست گذاشتن بر گلوی فرد او را به سرفه میاندازند که در باور ایرانیها همان "صبر" آمدهاست تعبیر میشود. علاقه بسیار زیادی به درخت نارنج دارند. بعد زمانی که آنها در آن زندگی میکنند نسبت به بعد زمین تندتر است بنابراین سن آنها بسیار زیاد است.
آنها اجازه ارتباط با انسان را ندارند ولی به علت اختیار ذاتی که خداوند به آنها دادهاست میتوانند جلوی انسانها ظاهر شوند ولی از کلمات الله و هو ترس و وحشت دارند.
در باور برخی افراد، جنها تنها در شب، تاریکی، تنهایی و در محلهایی مانند گرمابه، آبانبار، پستو و ویرانه و بیابان وجود دارند. در باور عامه، جن به شکل انسان است با این تفاوت که پاهایش مانند بز سم دارد. مژههای دراز او نیز با مژه انسان متفاوت است و رنگ موی او بور است. همزمان با زاده شدن هر نوزاد انسان، بین اجنه نیز نوزادی به دنیا میآید که شبیه نوزاد انسان است اما سیاه و لاغر و زشت. این موجود را همزاد آن طفل میخوانند. اگر کسی شب هنگام آب جوش روی زمین ریخته و بسم الله نگفته باشد ممکن است یکی از فرزندان اجنه را اذیت کرده باشد. مادر و پدر آن جن برای انتقام، نوزاد آن شخص را میربایند و همزاد او را بجایش میگذارند.
به باور برخی، به زبان آوردن نام جن شگون ندارد و ممکن است آنها را حاضر کند. بنابراین برای دلخوشی جنها هم شده به آنها " از ما بهتران " گفته میشود. روزهای یکشنبه، سه شنبه و چهارشنبه از مابهتران به لباس و صورت آدمیزاد درمی آیند. در این روزها نباید به دیدن مریض رفت، زیرا چه بسا که از ما بهتران به شکل یکی از دوستان یا بستگان به دیدن بیمار برود و به او آسیب برساند. ازمابهتران مانند آدمیان جشن و سرور و شادمانی و گاهی هم عزاداری به راه میاندازند. این مراسم بیشتر در گرمابههای عمومی و شب هنگام برگزار میشود. کسی که شب تنها به حمام برود و دائم بسم الله نگوید جن به سراغ او میآید. اگر کسی در تاریکی تنها به حمام برود و بی احتیاطی کند و در آنجا بخوابد، ناگاه متوجه میشود که دورادور او را جنیان گرفته اند، یا یکی دو جن در گوشه و کنار حمام مشغول شستشو هستند. جنیان ابتدا با محبت نزدیک میشوند، اما اگر انسان با نگاه کردن با پاهایشان که سم دارد ایشان را بشناسد، آن وقت به آزار او مشغول میشوند.
از مابهتران اهل رقص، موسیقی و شادی اند. اگر کسی را بین خود ببینند او را وامی دارند تا آن قدر برقصد که دیوانه شود. با دمیدن صبح صادق، جنیان ناپدید میشوند. اما هنگام روز نیز اگر کسی در حمام آب بخورد و کف دست چپ خود را روی سر نگذارد، جن به بدن او وارد میشود و دیوانه و غشی خواهد شد. از ما بهتران اگر از کسی نیکی ببینند، صدچندان به او نیکی میرسانند. مثلا اگر پزشکی شب هنگام کودکی را از مرگ برهاند یا زخمی و بیماری را نجات دهد و این کار در بیابان یا تاریکی و تنهایی صورت بگیرد، ممکن است جنیان را مداوا کرده باشد. آن گاه ازمابهتران به او مال و خوشبختی بسیار میرسانند. برخی مردم با انجام مراسم چله نشینی، از مابهتران را احضار میکنند و آنها را وا میدارند تا کارهای مورد نظرشان را انجام دهند. برای چله نشستن از محلی خاص در مسجدهای کهنه و قدیمی استفاده میشود به نام چله خانه که غرفهای کوچک و تودرتو و تاریک است. شخص در چله خانه میرود. دورادور خود را خط میکشد و میان دایره مینشیند. روز اول چهل بادام غذای اوست. اما به تدریج هر روز یکی کم میکند و تا آخرین روز فقط یک بادام میخورد. در این روزها همه کار او دعا خواندن است. روز چهلم ارواح و شیاطین و جنها به او ظاهر میشوند و هرچه را بخواهد انجام میدهند. برای این کار ترتیب دیگری هم هست و آن این که یک شب تا صبح آیهای از قران را پی درپی میخوانند تا از ما بهتران حاضر شوند.
مقابله با جن
بنا بر باورها و خرافاتی که در قدیم وجود داشته درباره آل و جن و دیگر موجودات پندارین اینگونه آمده است:
از خطرناکترین جنها آل است که موجودی نامریی به شکل زن لاغر و بلند قد با پستانهای آویخته توصیف شده. در صورت سرخ رنگ آل بینیی از جنس گل قرار دارد. آل روبروی زن زائو و نوزاد حاضر میشود و اگر فرصت یافت و زائو تنها ماند جگر او را میرباید. سپس به سرعت به طرف آب میرود و جگر زائو را به آب میزند. زائو بلافاصله میمیرد. برای جلوگیری از دستبرد آل باید دور بستر زائو را با کارد یا قیچی که ناف نوزاد را با آن زدهاند خط کشید. سه یا پنج پیاز را به سیخ کشید و قیچی یا کارد یا شمشیر و تفنگ و دیگر چیزهای فلزی و نوک تیز در کنار اطاق گذاشت. آل و از ما بهتران از چیزهای فلزی نوک تیز میترسند. فرو کردن سوزن به پارچهای و گذاشتن بالای سر زائو برای رفع آل خوب است. از اعتقادهای قدیمی ایرانیان یکی این است که آهن دیو و غول و اهریمن را دفع میکند و ضد جادو است.
تا شش روز باید بالای سر زائو و نوزاد شمع بسوزد. زائو نباید تنها بماند و کسی جز نزدیکانی که هنگام زادن در اطاق بودهاند نباید به دیدن او بیاید شاید آل باشد که به صورت انسان درآمده. شب ششم باید در اطاق زائو تا صبح همه بیدار بمانند و چراغها روشن باشد و در این شب باید دعاها و اشعار مذهبی و سرودها و آوازها خوانده و پیوسته به دف و دایره کوبیده شود تا آل بگریزد. روز ششم زائو نوزاد را به حمام میبرند و پس از شستشو، ماما نوزاد را بالای سر مادر میگیرد و با جام چهل کلید روی او آب میریزد تا بر سر مادر نیز ریخته شود. از آن هنگام دیگر آل توانایی ربودن جگر مادر و عوض کردن نوزاد را ندارد پسربچهای که ختنه شده نیز مانند زائو در معرض خطر آل است. به همین ترتیب باید مواظب او بود تا به حمام برود و با جام چهل کلید آب روی سرش ریخته شود تا آل بگریزد.
جن در اسلام
ادبیات اسلامی و احادیث و معتقدات عامه مسلمانان، با استناد به آیات قرآنی پیوسته نقش مهمی برای جنیان در زندگی روزمره مسلمانان قائل شدهاند. مولفین اسلامی به کرات از ازدواج اجنه با زنان مسلمان روایت کرده و کسانی از افراد سرشناس را زاده مشترک اجنه و آدمیان دانسته اند. محمد باقر مجلسی از امام جعفر صادق روایت میکند که قوم کرد جنیانی هستند که خداوند آنان را به صورت آدمیان در آورده است (حلیه المتقین فصل چهاردهم).
ویژگیهای جن از دید قرآن
در قرآن اهمیت ویژهای به "اجنه: داده شده، بهطوریکه ۴۸ آیه به آنان اختصاص یافته است، ولی در دو کتاب توحیدی دیگر، تورات و انجیل سخنی از جن به میان نیامده است. حتی در قرآن سورهای به نام سوره جن وجود دارد.
به روایت قرآن، در دوران پیش از نزول این کتاب گروهی از اجنه کوشیده بودند خود را به آسمان برسانند تا در آنجا استراق سمع کنند و از اسرار عالم بالا آگاه شوند ولی این جنیان پس از نزول قرآن دریافتند که آسمان شدیداً تحت مراقبت است و اجنهای که قصد رخنه بدان را داشته باشند هدف تیر شهاب ملائک پاسدار قرار میگیرند (جن، ۸ و ۹۹). همچنین به حکایت قرآن، بخشی از سپاهیان سلیمان از اجنه بودند و فرماندهانی از گروه خودشان داشتند (نمل، ۱۷).
باور قرآن درباره جن اینگونه است:
- جن از شعله آتش آفریده شده؛ بر خلاف انسان که از خاک آفریده شده است. (سوره الرحمن، آیه 15)
2- جنیان دارای علم و ادراک و تشخیص حق از باطل و قدرت منطق و استدلال است. آیات مختلفی از سوره جن بر این مطلب دلالت می کند.
3- دارای تکلیف و مسئولیت هستند. آیات سوره جن و آیاتی از سوره الرحمن دلالت بر این دارند.
4- گروهی از آنان مؤمن صالح و گروهی کافر هستند. (و انّا منا الصالحون و منّا دون ذلک ) (سوره جن، آیه 11 )
5- آنان نیز چون آدمیان دارای حشر و نشر و معادند. (و امّا القاسطون نکانوا لجهنم حطباً) (سوره جن، آیه 15 )
6- آنان قدرت نفوذ در آسمان ها و خبرگیری و استراق سمع داشتهاند ولی بعداً ممنوع شدند. (جن، آیه 9 )
7- در میان آنها جنهایی یافت میشوند که از قدرت زیادی برخوردارند، همان گونه که در میان انسان ها نیز چنین است. (سوره نمل، آیه 39 )
8- آنها قدرت انجام بعضی از کارهای انسان را دارند. (سوره سباء،آیه 12 و 13 )
9- خلقت آنها بر روی زمین قبل از خلقت انسانها بوده. (سوره هجر، آیه 27 )
نخست: این نوع از آفریدگان پیش از نوع بشر خلق شدهاند.
دوم: این نوع آفریدگان از جنس آتش خلق شدهاند، همچنان که نوع بشر از جنسخاک خلق شدهاند، و در این باب گفته: "جن را ما قبلا از آتشی سموم آفریده بودیم" (۱).
سوم: این نوع از مخلوقات مانند انسان زندگی و مرگ و رستاخیز دارند، و در اینباب گفته: "اینان کسانیند که همان عذابهایی که امتهای گذشته جنی و انسی را منقرض کرده بود، برایشان حتمی شده" (۲).
و چهارم: این نوع از جانداران مانند سایر جانداران نر و ماده و ازدواج و توالد وتکاثر دارند، و در این باره گفته: "و اینکه مردانی از انس بودند که به مردانی از جن پناه میبردند" (۳).
پنجم: این نوع مانند نوع بشر دارای شعور و اراده است، و علاوه بر این، کارهایی سریع و اعمالی شاقه را میتوانند انجام دهند، که از نوع بشر ساخته نیست، همچنان که درآیات مربوطه به قصص سلیمان و اینکه جن مسخر آن جناب بودند، و نیز در قصهشهر سبا آمده است.
ششم: جن هم مانند انس مؤمن و کافر دارند، برخی صالح و بعضی دیگر فاسدند، و در این باره گفته" من جن و انس را خلق نکردم مگر برای اینکه مرا عبادت کنند" (۴).
* آیات بیشتر در مورد جن ویا اشاره به جنیان:
گروهی از اجنه آیات قرآن را شنیدند و با تعجب گفتند که این کتاب مارا به راه هدایت میبرد و لاجرم دیگر به خدای واجد شرک نخواهیم ورزید (جن، ۱ و ۲)
اما بعضی دیگر از آنها کافر ماندند و هیزم کش جهنم شدند (جن، ۱۴ و ۱۵)
اینها اسلام آوردند و البته اگر در راه راست پایدار بمانند خداوند به آنها آب گوارا نصیب خواهد کرد (جن، ۱۶)
و به آنان میگوئیم شما نیز جزو آن گروهی از اجنه و آدمیان شوید که پیش از شما به آتش دوزخ داخل شدند (اعراف، ۳۸)
چون محمد برای دعوت به خدا قیام کرد طایفه جنیان بر او ازدحام آوردند(جن، ۱۹)
در روز محشر به اجنه خطاب شود کهای گروه جنیان، شما از حیث تعداد بر آدمیان فزونی گرفتید، ولی آیا ما برای شما رسولانی از جنس خودتان نفرستادیم که آیات مارا بر شما بخوانند و شمارا از چنین روزی بترسانند؟ (انعام، ۱۳۰)
---------------------------------
پانویس
* (۱)سوره حجر، آیه ۲۷.
* (۲)سوره احقاف، آیه ۱۸.
* (۳)سوره جن، آیه ۶.
* (۴)سوره ذاریات، آیه ۵۶.
این مسجد مشهورترین و مسجد کهن مکه است. موقعیت آن در پایین کوه حجون به مت حرم، حدود پنجاه متر بعد از پل حجون و در حاشیه قبرستان حجون است. خیابان کوچکى است در کنار مسجد با نام«شارع مسجد الجن» که هنوز تابلوى قدیمى آن بر دیوار وجود دارد.
از نامهاى دیگر این مسجد،«مسجد الحرس»است. به نقل ازرقى،این نام از آن جهت است که صاحب الحرس، که در مکه گشت شبانه داشت، به این محل مىآمد و در آنجا با عرفا- چهرههاى شناخته شده و برگزیده قبائل- و حراس دیگر،از شعب عامر و ثنیة المدنیین، دیدار مىکرد.
بنا به نقل برخى از روایات، نامگذارى آن به مسجد جن به جهت رابطهاى است که با سوره جن دارد. مىدانیم که سوره جن یکى از سورههاى قرآن است. خداوند در این سوره فرموده است: جنها آیات الهى را شنیده و به آنها ایمان آوردند. گویا این آیات در محلى که به نام مسجد جن شهرت دارد، نازل شده است. برخى نامیده شدن آن را به مسجد البیعه، به دلیل بیعت جن با آن حضرت دانستهاند.
برخى روایات تاریخى به این نکته اشاره کردهاند که رسول خدا- ص - محل مسجد را براى عبد الله بن مسعود مشخص و معین فرمود.
از تاریخ بناى این مسجد،اطلاعى در دست نیست،اما مىدانیم که مسجد در قرن دوم و پس از آن، به همین نام سرپا بوده و مورخان در طول قرون مختلف از آن یاد کردهاند.
مسجد جن در ناحیه شمالى مسجد الحرام،اندکى پس از پل حجون، واقع شده است. در شرق مسجد، خیابان مسجد الحرام و در غرب آن، خیابان جن قرار دارد و مسجد تقریبا در محل تلاقى این دو خیابان قرار گرفته است.
محل فعلى مسجد دقیقا در محل قبلى آن است و در بازسازى جدید، مساحت آن به ۶۰۰ متر مربع رسیده است. بناى مسجد محکم و منارهاى در رکن شمال شرقى آن قرار دارد
اکوتوریسم یا بومگردی، گونهای از گردشگری است که در آن گردشگران برای دیدار از مناطق طبیعی نامسکونی و دستنخورده جهان سفر میکنند و به تماشای گیاهان و پرندگان و ماهی ها و دیگر جانوران میپردازند.
به اینگونه از گردشگران که به دیدار از زیست بوم و طبیعت میپردازند، نام اکوتوریست یا بومْگرد داده شده است. بسیاری از کشورها بخش هنگفتی از درآمد خود را از بومگردان خارجی تأمین میکنند. گروههای بزرگ دیگری نیز هستند که سرگرمیشان سفر به جاهای دور و جستوجو و به کمین نشستن برای دیدن گونهای پرندهٔ کمیاب و گرفتن عکس از آن است. به آنها پرنده نگر میگویند. وبسیاری دیگر به اعماق دریاها رفته و به غواصی میپردازند.
اصلیترین فعالیت توریسم بر پایه طبیعت میباشد که بنا به تعریف سفری است مسئولانه به مناطقی طبیعی که حافظ محیط زیست بوده و باعث بهبود کیفیت زندگی مردم محلی گردد. اکوتوریسم حداقل آسیب را به طبیعت و فرهنگ منطقه وارد میکند
سال 1264 قمرى، نخستین برنامهى دولت ایران براى واکسن زدن به فرمان امیرکبیر آغاز شد. در آن برنامه، کودکان و نوجوانانى ایرانى را آبلهکوبى مىکردند. اما چند روز پس از آغاز آبلهکوبى به امیر کبیر خبردادند که مردم از روى ناآگاهى نمىخواهند واکسن بزنند. بهویژه که چند تن از فالگیرها و دعانویسها در شهر شایعه کرده بودند که واکسن زدن باعث راه یافتن جن به خون انسان مىشود.
هنگامى که خبر رسید پنج نفر به علت ابتلا به بیمارى آبله جان باختهاند، امیر بىدرنگ فرمان داد هر کسى که حاضر نشود آبله بکوبد باید پنج تومان به صندوق دولت جریمه بپردازد. او تصور مى کرد که با این فرمان همه مردم آبله مىکوبند. اما نفوذ سخن دعانویسها و نادانى مردم بیش از آن بود که فرمان امیر را بپذیرند. شمارى که پول کافى داشتند، پنج تومان را پرداختند و از آبلهکوبى سرباز زدند. شمارى دیگر هنگام مراجعه مأموران در آب انبارها پنهان مىشدند یا از شهر بیرون مىرفتند.
روز بیست و هشتم ماه ربیع الاول به امیر اطلاع دادند که در همهى شهر تهران و روستاهاى پیرامون آن فقط سىصد و سى نفر آبله کوبیدهاند. در همان روز، پاره دوزى را که فرزندش از بیمارى آبله مرده بود، به نزد او آوردند. امیر به جسد کودک نگریست و آنگاه گفت: ما که براى نجات بچههایتان آبلهکوب فرستادیم. پیرمرد با اندوه فراوان گفت: حضرت امیر، به من گفته بودند که اگر بچه را آبله بکوبیم جن زده مىشود. امیر فریاد کشید: واى از جهل و نادانى، حال، گذشته از اینکه فرزندت را از دست دادهاى باید پنج تومان هم جریمه بدهی. پیرمرد با التماس گفت: باور کنید که هیچ ندارم. امیرکبیر دست در جیب خود کرد و پنج تومان به او داد و سپس گفت: حکم برنمىگردد، این پنج تومان را به صندوق دولت بپرداز.
چند دقیقه دیگر، بقالى را آوردند که فرزند او نیز از آبله مرده بود. این بار امیرکبیر دیگر نتوانست تحمل کند. روى صندلى نشست و با حالى زار شروع به گریستن کرد. در آن هنگام میرزا آقاخان وارد شد. او در کمتر زمانى امیرکبیر را در حال گریستن دیده بود. علت را پرسید و ملازمان امیر گفتند که دو کودک شیرخوار پاره دوز و بقالى از بیمارى آبله مردهاند. میرزا آقاخان با شگفتى گفت: عجب، من تصور مىکردم که میرزا احمدخان، پسر امیر، مرده است که او این چنین هاىهاى مىگرید. سپس، به امیر نزدیک شد و گفت: گریستن، آن هم به این گونه، براى دو بچهى شیرخوار بقال و چقال در شأن شما نیست. امیر سر برداشت و با خشم به او نگریست، آنچنان که میرزا آقاخان از ترس بر خود لرزید. امیر اشکهایش را پاک کرد و گفت: خاموش باش. تا زمانى که ما سرپرستى این ملت را بر عهده داریم، مسئول مرگشان ما هستیم. میرزا آقاخان آهسته گفت: ولى اینان خود در اثر جهل آبله نکوبیدهاند.
امیر با صداى رسا گفت: و مسئول جهلشان نیز ما هستیم. اگر ما در هر روستا و کوچه و خیابانى مدرسه بسازیم و کتابخانه ایجاد کنیم، دعانویسها بساطشان را جمع مىکنند. تمام ایرانىها اولاد حقیقى من هستند و من از این مىگریم که چرا این مردم باید این قدر جاهل باشند که در اثر نکوبیدن آبله بمیرند.
سینمای ما - امیرحسین بزرگزادگان: «خسته شدم، خسته شدم که هر وقت می ریم رستوران، می خوایم یک ساعت تنها باشیم، همش این آدم و اون آدم می خوان امضا بگیرن، دختربچه می چسبه به شیشه رستوران و گریه می کنه، همش آقای گلزار، آقای گلزار، امضا، عکس، خسته شدم.» این دیالوگ مربوط به باران کوثری همسر محمدرضا گلزار در فیلم «توفیق اجباری» بود. دیالوگی که کاملاً گویای مشکلات آدم های شناخته شده در مکان های عمومی و به ویژه رستوران است. در این شماره به سراغ برخی از آدم های مشهور از صنوف و سنین مختلف رفتیم تا مشکلات مربوط به رستوران رفتن چهره ها را مورد بررسی قرار دهیم.البته بسیاری از چهره های معروف و مشهور هم هستند که خودشان صاحب رستوران یا کافی شاپ و... هستند، مثل احمدرضا عابدزاده، رضا صادقی، لیلا حاتمی و علی مصفا، بهرام رادان، الیزابت امینی و...
نیما شاه رخشاهی: غذای سر صحنه را خوردی بازیگر شدی دوست دارم اول با یک بحث مرتبط به موضوع شما شروع کنم؛ غذای سر صحنه که برای خود ماجرایی است. گاهی اوقات آنقدر بد است که دلت می خواهد برگردی دانشگاه و سربازی غذا بخوری و گاهی آنقدر خوب است که دلت نمی خواهد برگردی خانه،(شوخی بود، جدی نگیرید.) در سینما یک جمله یی هست که می گویند؛«غذای صحنه را خوردی که بازیگر شدی،» واقعاً هم گاهی اوقات بعضی از تهیه کنندگان سعی می کنند غذای سر صحنه را از بدترین جای ممکن تهیه کنند تا بازیگر شوی اما یکی از تهیه کنندگان هم هست که غذای صحنه را همسرش درست می کند و هر کس با آن کار می کند حسابی خوش به حالش می شود. مشکل دیگری هم که ما با رستوران و غذا هنگام فیلمبرداری داریم غذایی است که باید جلوی دوربین بخوریم، در یک سکانس مثلاً باید در حال غذا خوردن باشیم. مثلاً غذای پنج ساعت پیش را می گذارند که بخوری، تازه از پنج ساعت پیش هم گفتند هیچی نخورید که بازی ات دربیاد. کلاً شرایط سختی داریم و خدا خدا می کنیم که برداشت های پلان ها و سکانس ها زیاد نشود. مساله رستوران رفتن در زندگی شخصی ام هم برایم اهمیت زیادی دارد. من برای هر نوع غذا یک رستوران خاص را انتخاب می کنم. مثلاً می دانم اگر پیتزا یا ساندویچ می خواهم باید بروم کجا یا که هوس دل و جگر کردم باید بروم کدام رستوران. بالاخره ما هم دوست داریم یک جا خودمان باشیم و خودمان شاید بخواهیم جوجه کباب را با دست بخوریم و لذت ببریم، اما آنقدر نگاهت می کنند که معذب می شوی، البته اینها لطف مردم نسبت به ما است، اما مشکلات مربوط به خودش را هم دارد. حالا خدا را شکر من نمی گذارم خانواده ام زیاد اذیت شوند اما بالاخره آنها هم دوست دارند آرامش مرا هنگام صرف غذا ببینند. البته خدا را شکر من را خیلی ها نمی شناسند. دانیال عبادی: سکوت، آرامش، تنوع و موسیقی
قرار گرفتن هنرمندان، ورزشکاران و کلاً آدم هایی که شناخته شده (مشهور) هستند در میان مردم مطمئناً مشکلاتی را برای آنها در پی خواهد داشت و این اصلاً چیز عجیبی نیست. شاید استفاده من از واژه مشکلات معنی دلپذیری نداشته باشد، اما منظور من فقط سهم خوردن خلوت آدم ها است که شاید به دنبال آرامش می گردند. من خودم آنقدر گرفتارم که خیلی کم وقت می کنم به رستوران بروم اما هر وقت هم که مجالی به دست می آید برای رستوران رفتن، من به شخصه مکان های بسیار خلوت را انتخاب می کنم، جایی که تنوع غذایی بسیار بالا باشد، چون من اهل همه نوع غذایی چه ایرانی و چه فرنگی هستم و دوست دارم، در هر لحظه بهترین انتخاب را داشته باشم. بعد از همه اینها از موسیقی هنگام غذا خوردن در رستوران نباید غافل شد، مساله یی که در همه لحظات می تواند به ما آرامش بدهد. حتی در هضم غذا هم کمک می کند و نباید آن را فراموش کرد. ما در سینما هم از رستوران زیاد استفاده می کنیم، مثلاً در کار اخیرم «امشب شب مهتابه» اتفاقات خاص کلیدی بین من و خانم مهناز افشار در یک رستوران اتفاق می افتد و این نوع استفاده مدت ها است که مرسوم شده و بسیاری از کارگردانان بهترین بهره را از آن می برند. پولاد کیمیایی؛ رستوران باز حرفه یی
رستوران در دنیا به دلایل مختلف تقریباً تقاطع فرهنگ هاست، شناخت روی ملت ها از نوع غذاهایشان که برای ما یک نوع تفریح محسوب می شود. من یک رستوران باز حرفه یی هستم و معمولاً همیشه میان انتخاب هایم به دنبال یک جای امن، آرام و گرم می گردم؛ جایی که مرا به یاد آشپزخانه خانه مان بیندازد. مکانی برای ارتباط و عمق دادن به رفاقت ها و صمیمیت ها. جایی برای صحبت کردن. بهترین مکان برای ارتباط چشم در چشم یا رودررو. هر آدمی در زندگی اش به خلوت و سکوت احتیاج دارد و نبود آن یک خلأ محسوب می شود. رستوران نرفتن در زندگی من یک خلأ ایجاد می کند؛ یک خلاء بزرگ، از نبودن با دیگران. کنار مردم بودن لذت بخش است و شناخته شدن از سوی آنان لطف است، نه مزاحمت. برخورد خوب مردم با من و امثال من در رستوران یا هر مکان دیگر خود سراسر انرژی و آرامش است؛ آرامشی متقابل که به همنوع خویش منتقل می کنیم. ما در سینما از رستوران و غذا خوردن خیلی خوب می توانیم استفاده کنیم، همان طور که تا به حال بارها این کار را کرده ایم. اصلاً تا به حال از خودمان پرسیده ایم چرا فیلمسازان، فیلمبرداران یا طراح صحنه ها به جای استفاده از لوکیشن هایی همچون پارک، مرکز خرید و... رستوران را انتخاب می کنند؟ به نظر من که به علت خاص تر شدن فضاست. همان طور که در فیلم های مختلف دیدیم این یک امر مرسوم در دنیاست. مثلاً مافیا همیشه یک رستوران کوچک دارند، نه به عنوان بیزینس، بلکه نمادی به عنوان استراحتگاهی آرام برای گپ و گفت. در فرانسه، در رم و... من به وضوح دیده ام که رستوران یک مرکز فرهنگی به شمار می رود که تفریحگاه نیز هست. خود من در فیلم حکم یک سکانس به یادماندنی با مرحوم خسرو شکیبایی در رستوران داشتم، آن هم یک استفاده خاص از رستوران بود. حالا شاید در همه رستوران ها از موزیک راک مثل آن صحنه استفاده نشود، اما آنجا هم فرهنگی خاص از آدم های خاص را به نمایش گذاشته است. موسیقی در هر فضایی بسیار مهم است، خصوصاً در رستوران. و به طور مثال، موسیقی کلاسیک و آرام هنگام غذا خوردن آرامش خاصی به ما می بخشد و در لذت بردن از طعم و هضم غذا نیز بسیار موثر است. موسیقی کمک می کند چه در زندگی و چه در فیلم حرف های مهم به راحتی در رستوران گفته شود. متاسفانه در بسیاری از کشورها و شاید حتی ایران رستوران به صنعت تبدیل شده. من با فست فود به شدت مخالفم، چون آدم را عجول می کند و باعث می شود تو برای غذا خوردن مثلاً در روز فقط 10 دقیقه را در نظر بگیری؛ غذای آماده و باسرعت خوردن. شما به سفره خانه های سنتی مان نگاه کنید، هنوز سراسر نوستالژی است و لذت غذا خوردن در آرامش را به ما القا می کند و از صنعتی شدن همچنان بسیار فاصله دارد؛ که من این نوستالژی را دوست دارم.
ترشی بخورم یا نخورم
خبرگزاری فارس: گزارش زیر، یکی از دردسرهای طبیب مخصوص رضاشاه را به هنگام مواجهه با بیماری شاه بیان می کند.
گزارش زیر، یکی از دردسرهای طبیب مخصوص رضاشاه را به هنگام مواجهه با بیماری شاه بیان می کند.
هیچکس جرأت نداشت روی حرف اعلیحضرت متوفی رضاشاه پهلوی حرف بزند، در میان تمام درباری ها و وزرا و کسانی که به شاه نزدیک بودند؛ مختاری و امیرموثق و چند نفر دیگر این خاصیت شاه را زودتر از دیگران درک کرده بودند و بهتر از دیگران مراعات می کردند.
وقتی شاه دستوری می داد، آن دهنی که در مقابل شاه با گفتن (نه) (نمی شود) (مقدور نیست) و امثال اینها باز می شد تو دهنی می خورد.
طبیب مخصوص شاه نیز این خاصیت شاه را درک کرده بودو حتی در دستورهای طبی هم مراعات می کرد.
وقتی شاه مبتلا به آنژین شده بود طبیب جرأت نمی کرد به شاه حکم کند که باید استراحت نماید یا فلان دوا را بخورد. مختاری به او گفته بوددستورات را به صورت پیشنهاد به عرض ملوکانه برساند مثلاً:
«... اعلیحضرت خودشان بهتر از غلام می دانند که باید دوسه روز استراحت فرمایند. بنابراین غلام از خاکپای ملوکانه استدعا دارد موافقت فرمایند لااقل چهل و هشت ساعت از تخت خواب به پائین نزول اجلال نفرمایند...»
روزی شاه در حال تب، هوس خوردن ترش ای که با سرکه تهیه شده بود کرد و به دکتر گفت. ها! ما این ترشی را می توانیم بخوریم؟ دکتر که عادت کرده بود و می دانست که نباید به شاه (نه) بگوید اندکی تأمل نموده عرض کرد: اعلیحضرت بهتر می دانند که سرکه یکی از مواد مفید است و بدن بدون اسید نمی تواند زندگی کند. بنابراین البته که اعلیحضرت می توانند ترشی میل فرمایند منتهی وقتی اسید بدن زیاد می شود و باید به وسایل گوناگون از اسید بدن کم کرد در آن موقع ترشی خوردن ضرورت ندارد.
شاه متغیر شده فرمود: چرا برای من فلسفه میگی؟! یک کلمه پوست کنده به من جواب بده؛ بخورم یا نخورم.
دکتر دستش را به دستش مالیده ضمن یک تعظیم بلند بالا (چون نمی توانست جواب منفی داده باشد و از طرفی هم سرکه برای شاه خوب نبود) گفت: خانه زاد... غلام... عرض کردم.... راجع به ترشی.
بله .... ترشی.... هم می شود خورد... هم نمی شود. اگر اراده اعلیحضرت تعلق بگیرد که ترشی بخورند؛ ما بندگان سگ کی هستیم در مقابل اراده اعلیحضرت اظهار وجود کنیم و اگر اعلیحضرت میل نداشته باشند ترشی تناول فرمایند البته میل نمی فرمایند.
شاه حوصله اش سر رفته فریاد کرد مرتیکه! ترشی بخورم یا نخورم؟!
دکتر این مرتبه دیگر دست پاچه شده و نمی دانست چه جوابی بدهد.
وقتی شاه دید دکتر جواب نمی دهد گفت: مرده شور ترکیب شما دکترها را ببرد؛ به اندازه یک گاو نمی فهمید، مرتیکه! هر پیره زنی می داند که آدم تب دار نباید ترشی بخورد.
دکتر تعظیم بلند بالائی کرده گفت: قربان غلام هم می داند، برای آدم تب دار ترشی بد است، منتها این احکام برای اشخاص عادی است و برای نابغه ای مانند اعلیحضرت اراده شاهانه ملاک است نه احکام عمومی؛ بنابراین اگر اراده اعلیحضرت به خوردن ترشی تعلق گرفته باشد غلام سگ کیست با اراده اعلیحضرت مخالفت کند.
شاه دکتر را مرخص کرد. وقتی دکتر می خواست از اطاق بیرون برود. شاه گفت آخرش نگفتی بخورم یا نخورم.
دکتر تعظیمی کرده عرض کرد: امر امر مبارک است خانه زاد چه عرض کند.
مدارک بین المللی مایکروسافت چیست؟
MCSA
گواهی نامه مدیریت سیستم های مایکروسافت، مهر تاییدی است بر این امر که دارنده آن دارای توانایی مدیریت کلیه شبکه ها و محیط های شبکه مبتنی بر ویندوزهای مایکروسافت را دارا است.
مدرک MCSA که از اکتبر سال 2001 ارائه شد، به عنوان پرطرفدارترین مدرک مایکروسافت شناخته می شود و شاملدوگرایشMCSA:Messaging و MCSA: Security است.
این مدرک در حقیقت در پاسخ به رشد فراگیر شبکه های کامپیوتری ارائه شده و برای آن دسته از متخصصانی طراحی شده است که محیط های شبکه بنا شده بر سیستم عامل های ویندوز 2003 وWindows.net Server مایکروسافت را راه اندازی، مدیریت و عیب یابی می کند.
مرحله راه اندازی شامل نصب و تنظیم بخش های گوناگون سیستم ها و بخش مدیریت شامل مدیریت و پشتیبانی سیستم ها است.
البته این افراد به طور مشخص شبکه ها و سیستم های جدیدی را به عنوان بخشی از وظایف خود، آن گونه که از افراد دارای گواهینامهMCSE انتظار می رود راه اندازی نمی کنند. به علاوهMCSA ها لزوما نباید در بخش طراحی شبکه (مانند(MCSE فعالیت کنند؛ بلکه این گواهی نامه به متخصصان فناوری اطلاعات عرصه رقابت جدیدی را در دنیای تجاری همواره در حال تغییر امروز، با ارزش گذاری بر نقش مدیریت سیستم ها در شبکه های کامپیوتری معرفی می کند. این گواهی نامه، این توانایی را به صاحبان صنعت می دهد که افراد تایید شده با مهارت های مناسب برای اداره و مدیریت موفقیت آمیز شبکه را شناسایی کنند.
(2003(MCSA on Windows برای متخصصین فناوری اطلاعاتی است که به طور ایده آل در محیط های شبکه های پیچیده کامپیوتری با اندازه متوسط تا بزرگ مشغول به کار هستند. افراد داوطلب دریافت این گواهینامه باید در مجموع چهار آزمون شامل سه آزمون اصلی (Core) و یک آزمون انتخابی (Elective) را با موفقیت پشت سر بگذارند. این آزمون انتخابی شامل آزمون های compTIA نیز می گردد.
اگر چه مدرکMCSA مدرکی مستقل به شمار می آید، اما با گذرانیدن دیگر آزمون های لازم می توان به گواهینامه 2003 MCSE نیز در کنار آن دست یافت.
MCSE
Microsoft Certified Systems Engineer
در سال های اخیر در کشور ما اشتیاق به اخذ مدرک مهندسی شبکه مایکروسافت موسوم به MCSE رشد فزاینده ای پیدا کرده است و در این راستا دوره ها و موسسات آموزشی زیادی شکل گرفته اند و عده پرشماری نیز به مطالعه دوره ها و کتاب های استاندارد مایکروسافت پرداخته اند. به عنوان یک متخصص IT شما می توانید دو اعتبارنامه مختلف برای کسب مهارت در سیستم های ویندوز 2000 و XP کسب کنید: یکی MCSA و دیگری MCSE و این شما هستید که باید تصمیم بگیرید کدام یک با شغل شما همخوانی بیشتری دارد.
مایکروسافت پیشنهاد می کند که اگر شما مسوول مدیریت، نگهداری و عیب یابی یک سیستم هستید و 6 تا 12 ماه سابقه کار در این زمینه دارید، مدرک MCSA را انتخاب کنید و اگر وظیفه شما برنامه ریزی، طراحی و اجرای سیستم ها است و دارای حداقل یک سال سابقه کار در این زمینه هستید، MCSE را برگزینید.
MCSE که مهم ترین مدرک مایکروسافت در زمینه شبکه است، نشانگر تسلط کامل به طراحی و پیاده سازی سیستم های مربوط به شبکه های ویندوز 2003 و محصولات دوره های بک آفیس (Back office) است و برای آن دسته از افرادی طراحی شده است که توانائی آنالیز نیازهای تجاری یک سازمان را دارند و می توانند ساختار شبکه برای راهکارهای تجاری مبتنی بر سیستم عامل های مایکروسافت و نرم افزار سرور مایکروسافت را طراحی و راه اندازی کنند. این مدرک برای مهندسان سیستم، مهندسان پشتیبانی فنی، تحلیلگران سیستم، تحلیلگران شبکه و مشاوران فنی مناسب است و نشانه حداقل یک سال تجربه کار راه اندازی و مدیریت شبکه های مایکروسافتی در ابعاد متوسط تا بزرگ است.
( 2003 MCSE on windows) برای متخصصان فناوری اطلاعاتی است که به طور ایده آل در محیط های شبکه پیچیده کامپیوتری با اندازه متوسط تا بزرگ مشغول به کار هستند. داوطلبان دریافت این گواهی نامه باید در مجموع هفت آزمون، شامل پنج آزمون اصلی و دو آزمون انتخابی را با موفقیت پشت سر بگذارند که به ازای هر آزمون یک مدرک MCP دریافت خواهد کرد.
پس از پایان دوره آن دانشجو به عنوان مهندس مایکروسافت در سراسر جهان با یک شناسه کاربری منحصربه فرد شناخته می شود. از میان پنج آزمون اصلی، چهار تای آن مربوط به سیستم عامل و یکی مربوط به طراحی سیستم است که قابل انتخاب از میان چند آزمون است.
مدرک MCSE نیز دارای دو گرایش زیر است:
Security: Specialization/MCSE
Messaging: Specialization/MCSE
با مطرح شدن احتمال خرید کل دپارتمان AOL توسط موتور جست و جوی گوگل قیمت سهام هر دو در تالارهای بورس به شدت افزایش یافت.
به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از وال استریت ژورنال، گوگل که قسمتی از سهام AOL را در دست دارد با اعلام خبر تصمیمش برای خرید قسمت های دیگر این شرکت قیمت سهام خود و این شرکت متضرر را تا میزان قابل توجهی افزایش داد.
بلافاصله پس از اعلام این خبر ارزش سهام گوگل با 16 دلار افزایش به 495 دلار در هر سهم رسید که این افزایش رشدی 3.3 دلاری را در قیمت سهام گوگل نشان می دهد.
قیمت سهام سایت خبری، جستجو و کانال تلویزیونی AOL نیز با 7.6 درصد افزایش به 15 دلار و 60 سنت رسید تا بیشترین میزان ارزش را در طول تاریخ خود تجربه کند.
گوگل با این اقدام خود باعث تحریک رقبای خود مانند یاهو و مایکروسافت شده است و تحلیلگران بر این عقیده هستند که در مقابل این حرکت گوگل رقبای آن نیز حرکت های تجاری مهمی را انجام خواهند داد.
با رسیدن قیمت سهام گوگل به 500 دلار که گوگل خود اعلام کرده است تا پایان سال به آن دست خواهد یافت رکورد جدیدی در قیمت سهام مجموعه شرکت های فناوری اطلاعات ثبت خواهد شد.
این دو دختر زمانی که از سوی سرنشینان یک خودرو مورد مزاحمت قرار گرفته بودند از سوی ماموران دستگیر و به دادسرای جنایی منتقل شدند و متاسفانه شرایط آنها به گونه یی بود که والدین این دو دختر حاضر به پذیرش دوباره آنها در جمع خانواده خود نشدند
امین جامعه (ارگان نیروی انتظامی): 6 دختر جوان پس از ارتباط اینترنتی و فرار از خانه هنگامی که سرگردان بودند از سوی ماموران انتظامی دستگیر و تحویل دادسرای جنایی تهران شدند.
بنابراین گزارش پرونده این 6 دخترکه میانگین سنی شان 14 تا 19 سال اعلام شده است، هم اکنون در شعبه های هشتم بازپرسی، چهارم و دوم دادیاری دادسرای جنایی در حال پیگیری و تحقیق است.
بازپرس قندی زاده، در شعبه هشتم بازپرسی دادسرای جنایی با اشاره به سه پرونده یی که در ارتباط با فرار دختران در این شعبه قضایی مطرح است، به خبرنگار ما گفت: چندی پیش والدین سه دختر 16، 17 و 19 ساله با مراجعه به شعبه هشتم بازپرسی با ارایه دادخواستی عنوان کردند، فرزندان آنها از خانه متواری شده اند.
بازپرس جنایی افزود: پس از ارجاع این پرونده ها به پلیس آگاهی و انجام تحقیقات علمی و تخصصی مشخص شد انگیزه های مربوط به فرار این دختران دارای یک نقطه مشترک است. به طوری که آنها پس از ارتباط اینترنتی – چت کردن- از منازل خود متواری شده اند.
بازپرس جنایی تصریح کرد: پس از پیگیری این سه پرونده ماموران موفق شدند این دختران را که پس از فریب و اغفال در گوشه و کنار شهرهای کشور رها شده بودند، پیدا کنند. متاسفانه در تحقیق از آنها معلوم شد، این دختران به صرف اعتماد به افرادی که از طریق اینترنت پیدا کرده بودند پس از فرار از خانه در دام های خطرناکی گرفتار شدند. به طوری که علاوه بر آزار و اذیت، آنها از مواد مخدر شیمیایی از نوع شیشه و کراک نیز استفاده کرده اند.
دستگیری متهمان
بازپرس جنایی افزود: پس از تحقیق از این دختران افرادی که با جلب اعتماد و فریب این دختران زمینه های فرار و سودجویی از آنها را رقم زده بودند، دستگیر و مشخص شد این افراد با پرسه زدن در فضای مجازی اینترنت با شکار طعمه های خود دختران نوجوان را اغفال می کنند.
قندی زاده اضافه می کند: بی توجهی والدین به استفاده فرزندان و عدم کنترل ارتباط آنها عملا زمینه های جرم را برای دختران جوان فراهم می کند.
دختران جوان در باند فساد
سلیمانی، دادیار شعبه دوم دادسرای جنایی نیز در این باره می گوید: تاکنون پرونده های فراوانی در این شعبه در ارتباط با فرار دختران پس از ارتباط اینترنتی در دادسرای جنایی مطرح بوده است که نشان می دهد عدم نظارت والدین خود از مولفه های بسیار مهم برای فریب و اغفال است زیرا در «چت روم» ها اتفاقات ناگواری روی می دهد که برای نمونه می توان به پرونده 2 خواهر جوان در دادسرای جنایی اشاره کرد که این دو خواهر تا نیمه های شب در پشت میز رایانه خود با افراد مختلف چت می کردند و پس از فرار این دو خواهر از خانه و ارجاع پرونده به پلیس آگاهی این دو خواهر در یک خانه فساد در جنوب تهران دستگیر شدند که در تحقیقات بعدی معلوم شد آنها پس از ارتباط با جوانی از سوی وی اغفال و پس از فرار از خانه و مسافرت چند روزه به شمال کشور در این منطقه رها شده اند، که در ادامه این دو خواهر به دلیل مشکلاتی که برای آنها رقم خورده از ترس والدین جرات بازگشت به خانه خود را نداشته اند که سرانجام پس از مدتی که از سوی افراد مختلف تحت آزار و اذیت قرار گرفته اند، تحویل زنی که دارای سوابق کیفری در زمینه باند فساد بود، شده و در محلی که این زن در اختیار داشته، مورد سوءاستفاده قرار می گرفتند.
دادیار جنایی افزود: همانگونه که اشاره کردم، پرونده های زیادی در این ارتباط وجود دارد، برای نمونه چندی پیش و به دنبال شکایت والدین دختر 20 ساله یی مبنی بر فرار وی، هنگامی که پس از جست وجوی گسترده این دختر دستگیر شد، در تحقیقات عنوان می کرد: پس از آشنایی اینترنتی با فردی که خود را دانشجوی پزشکی عنوان می کرد و ادامه این ارتباط پنهانی، یک روز تصمیم به ملاقات با او گرفتم و زمانی که با اتوبوس عازم یکی از شهرهای غربی کشور شدم در پایانه مسافربری مرد 50ساله یی را مشاهده کردم که خود را جوان 25 ساله دانشجوی رشته پزشکی معرفی می کرد و چون پس از فرار از خانه جرات بازگشت به خانه را نداشتم به مدت یک ماه در خانه این فرد مجبور به اقامت شدم و سرانجام او مرا از خانه اش بیرون کرد و...
سلیمانی اضافه کرد: متاسفانه عدم اطلاع رسانی بایسته و مناسب برای به صدا درآوردن زنگ هشدار برای دختران جوان که با کنجکاوی وارد فضای چت روم ها می شوند، خود موجب بروز مشکلات بسیار جدی است که در صورت بی توجهی از سوی خانواده ها در بلند مدت مشکلات عدیده یی را رقم خواهد زد.
سراشیبی سقوط
امیراسماعیل رضوانفر، دادیار شعبه چهارم دادسرای جنایی نیز می گوید: بدون تردید اعتماد در چت های اینترنتی نخستین گام برای قرار گرفتن در لبه پرتگاه سقوط است. وی اضافه می کند: هر ماه چندین پرونده در خصوص فرار دختران جوان پس از ارتباط اینترنتی به دادسرا ارسال می شود و در چند روز گذشته 2 پرونده یی که در این شعبه مورد بررسی قرار گرفت، نشان می دهد دختران جوان به راحتی و بدون توجه به اینکه وارد چه بازی خطرناکی شده اند، اقدام به ارتباط با افراد مختلف می کنند.
دادیار جنایی در ادامه می گوید: در این 2 پرونده دو دختر جوان که سن آنها 16 و 19 سال اعلام شده است پس از این ارتباط و به صرف وعده های دروغین از محل سکونت خود متواری و با وجود آنکه وضعیت خانوادگی و مالی مناسبی داشتند، در شرایطی قرار می گیرند که با اغفال و فریب و به خاطر به دست آوردن لقمه یی نان به هر ذلتی تن در می دادند.
وی افزود: این دو دختر زمانی که از سوی سرنشینان یک خودرو مورد مزاحمت قرار گرفته بودند از سوی ماموران دستگیر و به دادسرای جنایی منتقل شدند و متاسفانه شرایط آنها به گونه یی بود که والدین این دو دختر حاضر به پذیرش دوباره آنها در جمع خانواده خود نشدند و به ناچار هر دو دختر که می توانستند با کمی تامل و دوراندیشی آینده روشنی را در کنار والدین خود رقم بزنند، تحویل بهزیستی شدند تا از آنها نگهداری شود.
دادیار جنایی تاکید می کند: هر روزی که می گذرد، استفاده از فناوری فراگیرتر می شود اما در کنار این موضوع باید والدین به این نکته توجه داشته باشند، آیا فرزندان شان در استفاده از اینترنت آگاهی و هوشیاری لازم را دارند یا نه؟
پس باید هوشیار بود زیرا افراد شیاد و مجرم اکنون در پشت مانیتورهای رایانه خود در انتظار فریب و اغفال هستند.
تفسیر مخزن العرفان در علوم قرآن ، نام تفسیری است که افتخار نگارش آن به نام بانویی ایرانی رقم خورده است؛ بانویی کم نظیر که تاریخ اسلام مانند او را کمتر سراغ دارد. وی اسوه و الگویی نیکو برای زنان مسلمانی است که در عرصه تعلیم و تربیت قلم و قدم می گذارند. خانم نصرت امین، معروف به بانوی اصفهانی، در سال 1313 ق دیده به جهان گشود و از همان آغاز کودکی راه تحصیل علم و دانش را در پیش گرفت. او علاوه بر علوم رایج در حوزه ها به علم هیئت، حکمت و فلسفه نیز مشغول شد. ایشان در زمینه های مختلف اعتقادی، اخلاقی، حدیثی و تفسیری، آثاری ارزشمند را بر جای گذاشته و شاگردان زیادی را نیز تربیت نموده است. وی نهایتاً در سال 1403 در 90 سالگی درگذشت. (1)
تفسیر مخزن العرفان، تفسیری است اخلاقی، تربیتی و تحلیلی که به زبان فارسی و در 15 جلد نگارش یافته است.
مؤلف در آغاز تفسیر، مقدمه ای را ذکر و در آن به انگیزه تألیف این تفسیر، فضیلت قرآن، مسئله تفسیر به رأی و ذو مراتب بودن تفسیر(مراتب داشتن تفسیر) و برخی دیگر از مباحث علوم قرآنی اشاره می کند و سپس وارد تفسیر می شود. ابتدا به ترجمه دسته ای از آیات پرداخته و در تفسیر آیات با بیانی ساده و قابل فهم، پیام قرآن را تشریح می کند. گاه به کلمات ملاصدرا و برخی از فلاسفه و عرفا نیز اشاراتی می کند که در این مواقع شکل بحث از حالت ساده تغییر می کند و سخت تر می گردد. از آنجا که وی با شبهات کلامی نیز آشناست، تفسیر وی جنبه استدلالی دارد. در این راستا گاه شبهه ای را مطرح می کند و پاسخ آن را باز می گوید .
روش تفسیر ایشان اینست که ابتدا به ترجمه دسته ای از آیات پرداخته و در تفسیر آیات با بیانی ساده و قابل فهم، پیام قرآن را تشریح می کند. گاه به کلمات ملاصدرا و برخی از فلاسفه و عرفا نیز اشاراتی می کند که در این مواقع شکل بحث از حالت ساده تغییر می کند و سخت تر می گردد.
این تفسیر محصول تدریس ایشان در شهر اصفهان در جمع بانوان بسیاری بوده است. از این رو، فضای مباحث متناسب با نوع مخاطبان و به شیوه اعتقادی و تربیتی است. (2)
حکایت مهمان و غذا و چراغ
اکنون به داستانی زیبا از این تفسیر که ذیل آیه نهم سوره حشر آمده نظر می افکنیم .
به روایت عبدالله مسعود شبی در مسجد، رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) بعد از نماز شام و خفتن، مردی از میان صفوف برخاست و گفت: من مرد غریبی می باشم و بر هیچ چیزی قدرت ندارم. مرا اطعامی دهید. حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) فرمود: ای درویش! سخن از غریبی مکن که دل مرا اندوهگین نمودی. پس از آن فرمود: در جهان چهار چیز غریب است:
1- مسجدی که میان طایفه ای باشد که در آنجا نماز نخوانند .
2- قرآنی که در خانه ای باشد و خوانده نشود .
3- عالمی که در میان جماعتی باشد و مردم دنبال او نروند و اخذ مسائل از وی ننمایند.
4- اسیری مسلمان که در میان کفار باشد.
پس از آن فرمود: کیست که موؤنه (خرجی و کمک هزینه) این مرد را کفایت کند تا در فردوس اعلا(بهشت) وی را جای دهند. حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام برخاست و دست مرد را گرفت و به خانه فاطمه زهرا سلام الله علیها برد و گفت: ای دختر رسول الله! در باره این میهمان فکری کن . گفت: یابن عم(پسرعمو) در منزل اندک طعامی هست . حسن و حسین گرسنه اند و تو روزه می باشی و آن طعام به قدر یک نفر زیادتر نیست.
فرمود: آن را حاضر کن. حضرت فاطمه (سلام الله علیها) طعام را حاضر نمود. حضرت امیر طعام را نزد مهمان گذاشت و با خود فکر نمود، اگر من با مهمان طعام بخورم، مهمان سیر نمی شود، و اگر نخورم شاید او هم شرم کند و نخورد. پس دست دراز کرد و چنان وانمود نمود که چراغ را روشن می کند و در اصلاح آن تأنّی ورزید تا مهمان از غذا خوردن فارغ گردید، وقتی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) چراغ آورد دیدند آن طعام همان طور که بود هست.
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: ای درویش! چرا غذا نخوردی؟ گفت: سیر شدم . پس از آن حضرت علی و فاطمه و بچه ها (علیهم السلام) و فضه و همسایه ها از آن طعام خوردند و سیر شدند و هنوز آن طعام باقی بود.
روز دیگر، که حضرت علی علیه السلام نزد پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) آمد، از وی سؤال نمود که دیشب چگونه گذرانیدی؟ گفت: به خیر و خوبی. و پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) حکایت مهمان و غذا و چراغ را بیان فرمود. حضرت علی (علیه السلام) عرض می کند: یا رسول الله! چه کسی به شما خبر داد؟ فرمود: جبرئیل نزد من آمد و مرا خبردار نمود و این آیه «وَ یُؤْثِرُونَ عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ کانَ بِهِمْ خَصاصَةٌ» را آورد.