بدترین سردرگــُمی ما در رفتار با همسر ، فرزند و یا دوستان و والدین و حتی همکار و دیگران دو موضوع کاملاً متناقض به نامهای اقتدار و صمیمیت هستن. یعنی ما وقتیکه اقتدار نشون بدیم نگرانیم که از طرف مقابلمون دور میشیم و وقتی هم که صمیمیت رو پیش میگیریم نگرانیم که حقوق خودمون رو ضایع کرده باشیم.
پاسخ این پارادوکس مهم یک مثلث شناختهشده است که رأسهای اون صداقت ، احترام و صراحت هستن. وقتی در هر رابطهای دروغ ، تظاهر و اهانت رو کنار میگذاریم میتونیم امیدوار باشیم که هم حقوق خودمون رو حفظ کردهایم و شخصیت و اعتبارمون رو از دست ندادهایم و هم اینکه بذر اعتماد و پذیرش و محبت رو کاشتهایم.
سؤال : چرا پس گاهی خشونت و روشهای دیگه در رابطهای جواب میدن و ما رو موفق میکنن؟
جواب : افراد در زمان بروز مُشکلات سهدستهان: 1- خودنگر : اونهایی که همیشه خودشون رو مقصر و طرف مقابل رو مُحق حس میکنن. این موضوع به تربیت یا احساس فرد به طرف مقابل هم برمیگرده. 2- دیگرنگر: همیشه طرف مقابل رو مقصر میدونن. 3- مسئلهنگر: فقط دنبال حل مسئله هستن نه جُرم افراد. حالا فرض کنیم که یه آدم دیگرنگر و طلبکار با یه آدم مظلوم و توسریخور خودنگر مواجه میشه و ممکنه پیروز بشه اما چون مسئله بین اونها حل نمیشه این توافق موقت خواهد بود.
سؤال : چطور تأثیر حل مسئله رو پایدارتر کنیم؟
جواب : فرض کنیم شخصی که در مقابل ماست با هر نسبتی که با ما داره ، رفتارش ناخوشایند و اشتباهه. قدماول : به خودمون حالی میکنیم و تمرین که بدونیم هر رفتاری هر چند غیرموجه حتماً علتی داره و باید با صبر اون علت رو یافت. و اگه یکی از ما دو تا در شرایط هیجان یا عدم تعادل روحی هستیم باید صبر کنیم تا حالمون خوب بشه. قدم دوم : باید نشون بدیم که اون مثلث صداقت،احتراموصراحت رو میشناسیم و مسئلهنگر هستیم و طرف مقابل رو درک میکنیم. طبیعیه که اگر در حرفهامون یک چیز بگیم و در رفتارمون و حالتهای چهره و زبانِبدن پیام دیگهای منتقل کنیم ، طرف مقابل ما قانع نخواهد شُد. قدم سوم : یادمون باشه که ما در هر صورت اگه هدفمون رو مهم میدونیم و مایلیم که بهش برسیم نباید صحنه رو ترک کنیم و ترک کردن معرکه یعنی واگذار کردن رابطه بدونِ هیچ نتیجه مطلوب. پس ما راهحلها رو امتحان نمیکنیم تا مقطعی جواب بدن ، بلکه دائم اونها رو به کار میبریم. مثل گرامافونی که سوزنش گیر کرده ..