۸۳۶ کسر عجیب

تا به حال فکر کرده اید چرا یک توهین یا کوچکترین بی احترامی برای مدت ها و شاید ده ها سال در ذهن ما باقی می ماند؟ چرا یک عملکرد نادرست و اشتباه و یک رفتار نابجا می تواند همه خوبی ها و خدمت ها را از یاد ببرد و چرا...
-----------
برای جبران یک رفتار منفی حداقل ۵ بار خوبی و عملکرد مثبت لازم است تا عملکردهای ذهنی ما برداشتی خنثی از آنچه رخ داده است را نتیجه گیری کند.
تا به حال فکر کرده اید چرا یک توهین یا کوچکترین بی احترامی برای مدت ها و شاید ده ها سال در ذهن ما باقی می ماند؟ چرا یک عملکرد نادرست و اشتباه و یک رفتار نابجا می تواند همه خوبی ها و خدمت ها را از یاد ببرد و چرا...
تحقیقات نشان داده اند که به طور کلی احساسات منفی، زشتی ها و بدی ها قادر به ایجاد تأثیرات بزرگ تر و عمیق تری بر مغز ما هستند. ذهن ما به صورت طبیعی از حساسیت بسیار بیشتر و بالاتری نسبت به اخبار ناراحت کننده و نامطلوب و منفی برخوردار است. کشش و تمایل به سوی اخبار بد و منفی کاملاً به صورت خود به خودی صورت می گیرد و این حالت را می توان به راحتی در اولین مراحل روند غربال سازی اطلاعات رسیده به مغز پی گیری کرد.
در همین راستا تحقیقی توسط جان کاسیوپو(۱) صورت گرفته است. او به آزمایش شوندگان عکس هایی را نشان داد که با دیدن آنها حس خوبی به افراد دست می داد (مثل پیتزا، یک دوست، ماشینی قشنگ و ...) و از سوی دیگر عکس هایی که با دیدن آنها احساسات و هیجانات منفی در افراد برانگیخته می شد که از آن جمله می توان به عکس هایی از حیوانات مرده یا صورت هایی آسیب دیده، فلج و یا دچار نقص اشاره کرد و عکس هایی که دیدن آنها احساساتی خنثی و عادی را موجب می شد. تصاویری مانند یک بشقاب، سشوار و ... در حین آزمایش محققین مشغول ثبت و ضبط فعالیت های الکتریکی کورتکس مغز افراد آزمایش شونده بودند، در حالی که بیشترین توجه متمرکز مخچه بود، یعنی درست همان بخشی که منعکس کننده اهمیت اطلاعات وارد شده به مغز می باشد.
کاسیوپو اظهار می دارد که مغز واکنش بسیار شدیدتری را نسبت به اندیشه های منفی از خود ابراز می دارد و موج های شدیدتری در حین بررسی فعالیت های الکتریکی مغز در این شرایط خاص قابل مشاهده است. برای درک ملموس تر موضوع علاوه بر این می توان به این اصل اشاره کرد که رفتارها و خلقیات ما بسیار شدیدتر و سریع تر تحت تأثیر خبرهای ناراحت کننده و منفی در مقایسه با خبرهای خوب قرار می گیرد.
حساسیت ذهنی ما در برابر خبرهای منفی و بد با توجه به خطرات و آسیب های موجود تا حدی توجیه پذیر است. حساسیت زیاد نسبت به اخبار و حوادث منفی، ما را تا حد زیادی از قدم گذاشتن در مسیری که به هر شکلی ممکن است برایمان تهدیدکننده و خطرآفرین باشد باز می دارد.
از ابتدای حضور بشر روی زمین، بقایش در گرو قدرت و توان تشخیص خطرات احتمالی و نحوه برخوردش با شرایطی اینچنینی بوده است. از سوی دیگر این حساسیت بالای ذهنی در توجه به اخبار و رویدادهای منفی، حتی در شرایط به ظاهر خوب و آرام و بدون هیچ مشکلی نیز همچنان برقرار است. به عبارت دیگر ذهن ما در لحظه لحظه جریان زندگی در پی کشف و یافتن اطلاعاتی از این دست است. با توجه به آنچه گفته شد بیان این مطلب که کشش ذهنی ما به سوی اطلاعات منفی نقشی مهم، تأثیرگذار و نیرومند را حتی در برقراری خصوصی ترین ارتباط هایمان بازی کند چندان تعجب برانگیز نخواهد بود.
آیا فکر می کنید تأثیر هر کار خوب توسط کاری بد خنثی می شود و آیا برای از بین بردن تأثیر ناشی از عملکردی منفی تنها عملی مثبت می تواند جبران کننده باشد؟
برای پاسخ به این سؤالات و سؤالات بسیار دیگری که در این رابطه وجود دارد محققان آزمایشاتی طراحی کردند که نتایج بسیار خوبی در این زمینه داشته است. بر حسب زمانی که صرف دعوای بین زوج ها می شد محققان به رسم یک نمودار پرداختند. از طرف دیگر نموداری نیز به منظور نمایش میزان رفتارهای خوب ترسیم شد.
این نمودارها نشان دادند که لازم است نسبتی بسیار دقیق و ثابت بین حالت اول و دوم برقرار باشد تا رضایت طرفین را در زندگی مشترک فراهم کند. از اعجاب برانگیزترین نسبت های به دست آمده طی این تحقیقات نسبت ۵ به ۱ بود. یعنی ۵ رفتار یا عملکرد مثبت در بین زوج ها که موجب ایجاد فضایی صمیمی تر می گشت توسط یک رفتار منفی قابل خنثی شدن بود. پس افرادی که به طریقی این نسبت را حفظ می کردند و یا بهتر و بیشتر رعایت می کردند احساس خشنودی نسبی را در روابط خود تجربه می کردند و این در حالی بود که زوج های مشکل دار و افرادی که در روابط خود درگیر مسائلی به ظاهر حل نشدنی بودند و حتی زوج هایی که در حال جدایی بودند رفتارهای مثبت کمتری از این نسبت را بروز می دادند و همین امر موجب رشد افکار و ذهنیات منفی به صورت تصاعدی در فرد مقابل می شد و از آنجایی که این تأثیر با توجه به آنچه بیان شد عمیق تر و عمیق تر می گردد و توسط رفتارهای مثبت به میزان مناسب برطرف نمی گشت همچنان بغرنج تر می شد.
برای جبران یک رفتار منفی حداقل ۵ بار خوبی و عملکرد مثبت لازم است تا عملکردهای ذهنی ما برداشتی خنثی از آنچه رخ داده است را نتیجه گیری کند و بالطبع برای ایجاد اثری مطلوب، عملکردهای مطلوب و مؤثرتر باید بسیار بیشتر از میزان یاد شده باشد.
تحقیقات گسترده دیگری نیز در همین زمینه صورت گرفته و همه آنها نتایج مشابهی را در اختیار محققان قرار دادند. به یاد داشته باشیم آنچه می تواند تأثیر ماندگار و مثبت را در ذهن افراد بر جای گذارد تکرار و تداوم رفتارهای مثبت و عملکردهای قشنگ است ولی این موضوع در مورد رفتارهای منفی صدق نمی کند، چرا که حساسیت ذهن ما به سمت رفتارهای منفی بوده و تأثیر ناشی از حتی یک رفتار منفی می تواند بسیار ماندگار باشد.
نوشته:هـ . مارانو -ترجمه: نیوشا میربابایی
منبع: psychologytoday

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد